داغ بی تسلی
داغ
های همه تاریخ را ما به یکباره دیدیم،چرا که ما امت آخر الزمانیم، و
خمینی، این ماه بنی هاشم، میراث دار همه صاحبان عهد بود در شب یلدای
تاریخ.در
عصر ادبار عقل و فلک زدگی بشر، در زمانه غربت حق، در عصری که دیگر هیچ
پیامبری مبعوث نمی شد و هیچ منذری نمی آمد خمینی میراث دار همه انبیا و
اسباط ایشان بود و داغ او بر دل ما ، داغ همه اعصار ، داغی بی تسلی.ما را
این گمان نبود هرگز که بی او بمانیم.ادامه مطلب...
2:6 عصر
داغ بی تسلی
بدست بندۀ خدا در دسته مرتضی آوینی، ایران، امام خمینی، سید علی خامنه ای، آخرالزمان، شیعه، مصائب شیعه، داغ بی تسلی، ولایت فقیه
1:11 عصر
انتخابات تمام شد. Game over
بدست بندۀ خدا در دسته ایران، انتخابات، اصلاح طلبان، عبرت ها
انتخابات تمام شد. Game
over
با همه زشتی هایش!..و زیبایی ها... کتک کاری ها... ناسزا گویی ها...
تحیّرها!... خندیدن ها و مسخره کردن ها : والله یستهزءُ بهم ..رقصیدن ها و شب نشینی های خیابانی و شنیدن اخبار های ضد و نقیض از همه جا!*...
ظهور افراد و صفات رو تجربه کردیم
در این دوره... صفاتی که بیشترشان رذیله بودند چرا که اکثرهم لا یعقلون امید
وارم دوره ظهور و شکوفایی عقل ها برسد و ظهور صفات حسنه را هم شاهد باشیم ..به حق
حسن (علیه السلام) دوستانمان را دیدیم که به چه رنگی در آمده بودند...یا رنگ شده
بودند... و چه فرصت -به جای مغتنم که واژه ی سختی است- خفنی بود مثل چند سال گذشته که بفهمی و بدانی و
بشناسی...و چه فرصت خوبی خواهیم داشت همگی! که باز هم بدانیم و بشنویم و بشناسیم
موجودات ناشناخته را! و حرف های نشنیده را! و شاید دیگر بس باشد!........................
شاید دیگر کافی باشد هیسسسسسسسسسسسسس!!! کشیدن..
شاید دیگر بس باشد آبروی بی آبرو ها را و آبرو ریز ها را نگه داشتن...
کسانی که از آبی که به رو ندارند ... با روی زیاااادی که دارند دم زده اند و می
زنند...برادرم این هیس کشیدن وهیسس شنیدن برای حفظ معدومات! خیلی جاها بهای گرانی
داشته! .....بعضی وقت ها بهایش را مردم از نان شبشان پرداخته اند ... بعضی وقت ها
اینقدر محتاج نان شبشان شدند که از آبرویشان گذشتند!..و بعضی وقت ها ، بعضی مرد ها
سر این هیسسسسسسسسس شنیدن و گوش نکردن جانشان را باختند.................. پس دیگر
بس است مال باختن و آبرو باختن و جان باختن !...و دیگر بس است مال دزدیدن و آبرو
ریختن و جان گرفتن!...جان بری کرده ای و جان نبری!
ان ربک لبالمرصاد! و رب من چه ناز بازی میکند! و چه زیبا به کمین مینشیند و
چه زیبا شکار میکند!...الله اکبر!...
انتخابات تمام شد و گرد و خاک ها می خابد .. ولی حقآ چه قواعد کثیفی دارد
این بازی که می گفتند...
* واقعآ چقدر زمان خوبی
است که چند تا کلمه پشت کامپیوتر بنویسی .. با تیراژ قابل قبولی! از کدام مال
نمیدانم! نمیدانم! خودتان فکر کنید با کدام مال میشود از این جور کارها کرد!...
پرینت و کپی رنگی و ساه سفید بگیری و در ستاد و بیرون از ستاد و خیابان و ... بین
ملت پخش کنی ... و هیچ کس هم نباشد که بگوید : آقا!!..خانوم! آهای خانمی که شال...
انداختی!...از کجا آوردی این کلمات را و این معانی جدید را! و کو سند و مدرکت! طرف
اصلآ خواهر نداشته که دامادش باشد! و با جناقش باشد! و آن پولی که گفتی فکر کنم
آشنا های خودتان برده بودند ها!... به همین راحتی که الان داری این ها را می خانی در
این آخرالزمان میشود ادعا کرد و ادعارا چاپ کرد! که مثلآ مجنون فساد اخلاقی داشته
و عده ای!! در مجالس شبانه قریه شان با اشخاصی دیده اندش!...و حالا خود مرحوم
نظامی هم اگر از قبر در بیاید و شهادت عینی بدهد که من این آدم را میشناسم و این
اینکاره نیست ! باز هم بعضی ها که اصولآ با جنون و مجنون مشکل دارند ! و به نظرشان
این شخصیت و امثال او ، کاراکتر های زایدی هستند در تاریخ ادبات ایران و عرب و
ننگی هستند بر پیشانی آن. اصلآ گوششان بدهکار نیست که تو چه میگویی چرا که متاع
دلخواه و حقیقت گمشده شان را که شاید 4 سال بود دنبالش می گشتند یک هو! یافته اند...
و چقدر این جماعت دوست دارند "خسرو و
شیرین" بخوانند تا "شیرین و فرهاد" .
12:14 صبح
ارتش متحد اسلامی-مقاله
بدست بندۀ خدا در دسته مقالات، مرتضی آوینی، اتحاد اسلامی
مردم مظلوم فلسطین-------------مسلمانان بوسنی و هرزگوین
ارتش متحد اسلامی
قواعد
دیپلماسی برای حفظ موازنه قوا در جهانی صورت گرفته است که آمریکا بر آن
سیطره دارد و بنابراین ، تنها آمریکاست که اجازه دارد تا قوانین این بازی
را ر عایت نکند. دیگران موظف هستند که نه تنها تسلیم این بازی بین المللی
شوند، بلکه اصلاً به روی مبارک خویش نیز نیاورند که این فقط یک بازی است.
از این لحاظ دیپلماسی به هنر پیشگی شبیه است ، اگر چه به مراتب از آن
دشوارتر است ، چرا که بر یک نمایشنامه معین و آزموده متکی نیست. بازی
دیپلماسی نیز بازی مرگ است و هر که در این بازی بازنده شود باید بمیرد،
اما به مرگی واقعی؛ کافی نیست که مردن را بازی کند، که در این بازی فقط
باختن است که بازی نیست .
آمریکا اجازه دارد که قواعد بازی را
رعایت نکند و وقتی هم که چنین می کند ، باز قاعده بر این است که نه فقط
همه همه خود را به نفهمی بزنند ، بلکه این خلاف آمد را نیز به مثابه یکی
از قواعد بازی توجیه کنند. وقتی این توجیه اصل باشد، بازی می تواند هر
قاعده ای به خود بگیرد وکسی هم حق اعتراض ندارد . انقلاب اسلامی، چه
بخواهیم و چه نخواهند، ما را از این بازی بین المللی بیرون کشیده است .
اما جهانی که آمریکا بر آن سیطره دارد _ یعنی کره زمین _ جهانی نیست که در
آن بتوان برای همیشه از این بازی جهانی بیرون کشید . مکر این عالم در
آنجاست که «زندگی واقعی» و «بازی» را به یکدیگر مبدل ساخته و بنابراین ،
«واقعیت» چنین صورت پذیرفته است که هر که در بازی شرکت نکند «دیوانه» می
پندارندش. و فقط به این پندار نیز بسنده نمی کند: می گیرندش و در بند غل و
زنجیر گرفتارش می کنند و این همه در چشم مردمان نیز عادلانه می نماید.
...
و اما تا کجا باید به این قواعد گردن نهاد؟ شرط زنده ماندن در این جهان آن
است که « عاقلانه» رفتار کنی و عقل نیز تعریف خاص خویش را دارد : عقل یعنی
تسلیم.... و «عاقل» کسی است که به وضع موجود گردن بگذارد و از خلاف آمد
عادت اجتناب ورزد، هر چند همچون مردمان بوسنیا هرزگوین غریبانه و مظلومانه
در چنگال شقی ترین اشقیای تاریخ گرفتار آمده باشد.
... و اما از
قواعد این بازی بی رحمانه مرگ یکی هم آن است که هر گاه مصالح آمریکا ایجاب
کند، بعضی ها اجازه داشته باشند که خلاف همه اصول پذیرفته بین المللی
رفتار کنند. در همین جهان راسیونال ، اسرائیل از نیم قرن پیش هر آنچه
خواسته ، کرده است و هیچ یک از سازمان های بین المللی بازی حقوق بشر نیز
ممانعتی جدی از خود نشان نداده اند. در همین جهان خرد گرا ، وقتی عراق در
تفسیر ایما و اشاره های آمریکا اشتباه می کند و به کویت حمله ور می شود،
بیست هفت کشور جهان برای سرکوبی او بسیج می شوند و فاتحانه صدام را _ که
نه ، مردم عراق را _ به جرم نقض حقوق بشر گوشمالی می دهند ، اما آنگاه که
همین صدام شنیع ترین جنایات را درباره شیعیان جنوب عراق اعمال می کند و از
زمین و آسمان آتش و بمب های شیمیایی برسر آنان فرو می ریزند، انگار نه
انگار که واقعه ای رخ داده است . همین صدام که اکنون در چشم غربیان
خونخواری است چون آتیلا ، تا پیش از تجاوز به کویت قهرمان مبارزه با بنیاد
گرایی اسلامی بود و چهره ای آنچنان وجیه داشت که حتی در کویت بسیاری از
خانواده ها نام فرزندان خویش را «صدام» می گذاشتند. و اکنون نیز.... صرب
های نژاد پرست اجازه یافتند که بی سر و صدا ، برای مدتی نه چندان کوتاه،
تا نابودی کامل مسلمانان بوسنیا هرزگوین از قواعد بازی عدول کنند.
جنایات
صرب ها اگر چه به لحاظ زشتی و شناعت آن بی نظیر نیست، اما به لحاظ وسعت
اعمال چنین جنایاتی کاملآ بی سابقه است. دادگاه نورنبرگ دادگاهی است که در
آن شکست خورده ها محاکمه میشوند، نه فاتحان. و جنایات هیتلر نیز از آن روی
بزرگ نمایی شد که بتواند یهودیان را برای مهاجرت هر چه وسیع تر و سریع تر
به اسرائیل _ فلسطین اشغالی _ تحریض کند. و حالا که اوضاع با آن روزگار
قابل قیاس نیست و دلایلی از آن نوع نیز وجود ندارد ، چرا باید مردم جهان
از جنایات صرب ها و شدت و حدت آن خبردار شوند؟
... و اما نقطه قدرت
شیطان همواره نقطه ضعف او نیز هست و نه فقط شیطان، که این از سنن لا یتغیر
عالم است. وقتی دشمن از قواعد بازی بین المللی دیپلماسی عدول می کند
بهترین شرایط فراهم خواهد شد که ما نیز در برابر قواعد بازی عصیان کنیم .
و اکنون بر دنیای بی رحم ما چنین وضعی حاکم است.صرب ها با همدستی ارتش
یوگوسلاوی و تحت تعلیمات مستقیم مستشاران نظامی اسرائیلی، بازی معمول
دیپلماسی را به هم ریخته اند و شرایطی را پیش آورده اند که در آن ، برای
ما نیز امکان عدول از قواعد بین المللی بازی فراهم آمده است.
پیشنهاد
تشکیل ارتش متحد مسلمانان برای مقابله با جنایات صلیبی صرب های نژاد پرست
علیه مردمان بوسنی هرزگوین می تواند تنها در محدوده ایران محصور نماند و
به صورت یک بسیج جهانی مسلمانان در آید. مسلمانان سراسر جهان اکنون از آن
آمادگی برخوردارند که فارغ از مناسبات دیپلماتیک دولت ها چنین ارتشی را
سازمان دهی کنند ، چنان که در قبضه سلمان رشدی نیز چنین آمادگی وسیعی داشت
و به موقع مورد بهره برداری امام امت (س) قرار گرفت.
دنیای
ارتباطات اگر چه باید اذعان داشت که مسیطره امپریالیسم خبری است، اما در
عین حال عالمی نیست که در آن امکان هدم کامل واقعیت موجود باشد، چنان که
در این واقعه نیز چنین روی داده است که علی رغم مصالح دیپلماتیک آمریکا،
خبر جنایت صرب ها _ اگر چه نه با همان وسعت و شدت واقعی خویش _ به گوش
مردمان جهان رسیده است و فضای روانی مردم سراسر عالم را آماده ساخته تا
ارتش متحد اسلامی را همچون جوابی ناگزیر به این جنایات تلقی کنند.
وقتی
صرب ها ابا ندارند از آنکه ماهیت تجاوز خویش را که یک جنگ صلیبی دیگر است
آشکار کنند، این آمادگی وجود دارد که آنچه محور وحدت ما واقع می شود نیز
«اسلام» باشد. صدای همه بچه ها شبیه به یکدیگر است و تا آنگاه که فریاد
وحشت زده کودکان بوسنی هرزگوین زیر تیغ جلادان صرب در فضای کره زمین می
پیچد هیچ پدری نخواهد توانست بی دغدغه به خنده های شادمانه فرزند خویش گوش
بسپارد. مسلمانان سراسر جهان اکنون آمادگی دارند که برای عضویت در یک ارتش
متحد اسلامی نام نویسی کنند و در گردان ها و لشکرهایی منظم سازمان یابند،
زیرا تا هنگامی که صلیبی ها و نژاد پرستان در کره زمین وجود دارند، احتمال
باید داد که در هر جای دیگری از این سیاره واقعه بوسنی هرزگوین تکرار شود.
\
12:21 صبح
آیا وعده نزدیک نیست؟
بدست بندۀ خدا در دسته
انگلیس ، لندن
مادرید ، روبروی سفارت جعلی رژیم اسرائیل
امیر نشین دوبی
استانبول
سودان
پاکستان
صنعا ، پایتخت یمن
لبنان
صوفیه، بلغارستان
کره جنوبی
سوئیس
هنگ کنگ
اسپانیا ، بارسلونا
آلمان برلین
درباره
یادداشتهای آرشیو نشده
-
چرا به جلیلی رای می دهم؟
قافله ی عشق در سفر تاریخ
آزادی قلم-مقاله ای از شهید آوینی-2
آزادی قلم - مقاله ای از شهید آوینی-1
فتح خون-فصل نهم: سیاره رنج
حزب الله-مقاله-شهید آوینی
آغازی بر یک پایان
بی عنوان
چفیه
امروز نانسی ... فردا هیفا!
دوباره خونین شهر
ویژه نامه 17 امین سالگرد عروج سید شهیدان اهل قلم
و سوگند به هجوم آورندگان سپیده دم
ما به زمان ظهور امام زمان ارواحنافداه، این محبوب حقیقى انسانها ن
دانلود کن،گوش کن
[همه عناوین(157)][عناوین آرشیوشده]