این قطعه فیلم، حاوی بعضی از حوادث عاشورای 88 تهران است.از دوستانی که ناراحت می شوند، قبلآ عذر خاهی می کنم.
http://aheney.persiangig.com/video/ashusabz.wmv
6:43 عصر
مردم خداجوی مسالمت آمیز
بدست بندۀ خدا در دسته تهران، ایران، اسناد، آخرالزمان، اصلاحات، موسوی، جنایت، اسلام آمریکایی، طاغوت سبز، عاشورا، یزید، بنی امیّه
1:57 عصر
بها مهاجرانی!!-عادیات
بدست بندۀ خدا در دسته ایران، آخرالزمان، دین، اصلاحات، موسوی، نفاق، سروش، اسلام آمریکایی، مهاجرانی، طاغوت سبز، کدیور، امامت، مهدویت
بعد از صدور فتوای معروف تحریم تنباکو از سوی مرجع گرانقدر عالم تشیع، مرحوم آیت الله العظمی میرزای شیرازی که خروش فراگیر و همه جانبه مردم را در پی داشت و سرانجام ناصرالدین شاه را به لغو قرارداد استعماری «رژی» مجبور کرد، جمعی از علمای برجسته حوزه های علمیه برای قدردانی از مرحوم میرزا به دیدار او رفته بودند- گفته می شود مرحوم آیت الله شهید سیدحسن مدرس نیز در این جمع بود-مرحوم میرزای شیرازی ضمن استقبال از آنان و تأکید بر ضرورت ایستادگی در برابر زورگویی و غارتگری قدرتهای استعماری، سر به گریبان تفکر فرو برده و گریسته بود. ادامه مطلب...
8:33 عصر
گزارش جامعی از وحشی گری شیاطین در عاشورای 88
بدست بندۀ خدا در دسته اسرائیل، رژیم صهیونیستی، منافقین، موسوی، ضد انقلاب، ولایت فقیه، فتنه، ماهواره، اسلام آمریکایی، کروبی، طاغوت سبز، وحشی گری، هتک حرمت، قرآن سوزی، وهن مقدسات، عاشورا
عاشورایی دیگر بعد از
گذشت 10 ها قرن توسط یزیدیان زمان
سلام علیکم، انّا لله و انّا الیه راجعون... هتک حریم بی سابقه قرآن ، حضرت ابا عبدلله الحسین علیه السلام ، حجاب و مقام شامخ ولایت فقیه رو به حضرت ولی عصر ارواحنا فداه و تمام کسانی که دلشان از این حوادث به درد آمد تسلیت عرض می کنم ، مطلب زیر از وبلاگ بسیجی سیاسی نقل می شود، الحمدلله حضور ملیونی حزب الله چشم حزب الشیطان و دوستان و اتباعشون رو کور کرد ، چه کور کردنی!
»»» اول صبح
یه گروه تو خیابون مازندران تجمع داشتن به سمت امام حسین ... یکی از بچه های ما رو
گیر میارن ... بعد از کتک کاری حسابی حدود 30 نفر روش بودن و میزدنش
... آخر یه بلوک بتونی یا همون جدول خودمون رو
میندازن رو صورتش و صورتش متلاشی میشه .. بعد 4 نفر با چوب های
قطور میان بالا سرش که باز بزننش ... که اون طرف که جدول انداخته بود روش ... با
خونسردی گفت مرد ولش کنید بریم ... اونا هم رفتن ...
»»» زیر پل
کالج .. ساعت تقریبا 12 تا 1 ... گروه سبزا زمن پرتاب سنگ و اشک اور ...
قرآن رو بالا گرفته پاره کردند و بعد اتش
زدند ... و صوت و کف و پا کوبی کردن ... ایشالله فیلمش رو شنیدم
داره یکی آماده میکنه پخش کنه .. من نتونستم فیلم بگیرم متاسفانه ...
»»» حدود
ساعت 11 ال 12 بقل میدون بهارستان .. جمعیت 100 الی 120 نفر ... پرچم یا حسین مشکی رو بالا گرفته و بعد پاره کرده و زیر پا
انداخته ... پاره کردن پرچم امام حسین در حوالی خیابان انقلاب
تقاطع نواب هم دیده شده ...
»»» در
پیاده رو ها و خیابان های فرعی هر دختر و زنی که چادر به سر داشت .. چادرشو وحشیانه میکشیدن و و چند لگد به شکمش میذاشتن و فرار
میکردن ...
»»» موتور
سواری زیر یکی از پل ها که یادم نیست اسمشو .. پل اول بعد میدون فردوسی فک کنم ..
یک موتوری که یک مرد ریش دار بود رو حدود 50 نفر ریختن سرش .. فقط من از ته دیدم
... دو سه نفر جفت پا پریدن رو پهلوش ... و دیگه جمعیت متراکم شد و بردیمش
بیمارستان ... بعدا که بیمارستان رفته بود شنیدم 18 ضربه قمه خورده بود و چندین بخیه و فعلا در
بیمارستان هست ...
»»» زیر
همون پل بالایی ساعت 10 صبح یکهو به 10 موتور سوار بسیجی با سنگ و گاز حمله میکنن
یکی از این موتور سوارا گیر میکنه خودش و موتور
رو با هم آتش میزنن .. البته سریع بقیه که داشتن عقب برمیگشتن ..
دوباره برگشتن و اونو نجات دادن ولی موتورش سوخت ...
»»» تو
خیابون نواب ساعت 2 بعد از ظهر ... ناجا و بسیج بالای خیابون بودن .. سبزا پایین
... این وسط هم با چندین نوبت مانع خیابونو بسته بودن طوری که موتور نمیشد بره
پایین ... چندین ماشین هم تو این خیابون اتش زده بودن .. که بسیجیا برا اینکه باقی
مایشنا از اتش این ماشینا شعله نگیرن و بسوزن .. ماشینا رو شیشه رو شکوندن و هل
دادن سر بالایی بالا تر گذاشتن .. فیلمش هم هست میذارم ... بعد من تو همین جمعیت
سبز ها لانچر دیدم دستشون ( وسیله پرتاب گاز اشک
آور ) ... ژ3 دیدم دستشون ... کلت کمری هم دیدم ... که شلیک هم میکردن .... اول فک
کردیم ناجاس ... ولی بعد دیدم نه دارن سمت ما میزنن ... که بعد موتور سوارای سپاه و
ناجا با هم در حرکتی نمایشم از پشت قیچیشون کردن و همه فراری شدن ...
»»» میدون
جمهوری نیم ساعت قبل نماز ظهر ... نمازگزاران در صفوف نماز در حال انجام فرائض برای
آغاز نماز ظهر عاشورا بودند ... که گروه سبز با حمله به این نمازگزاران یاد نماز
ظهر عاشورای اباعبدلله را زنده کردن که امام حسین زیر تیر و سنگ و نیزه نماز خوند
... و حالا یعد دها ها قرن گروهی در صفوف نماز توسط گروهی
دیگر مورد اصابت سنگ و اشیا دیگر قرار میگیرن و امام جماعت هم به شدت مجروح
میشه ...
»»» این پست
کامل میشود ...
فیلم:
کلبپ عکس های اغتشاشات روز عاشورا (+)
مجموعه
چندین فیلم و عکس از اغتشاشات روز عاشورا (+)
حضور فائزه هاشمی در
اغتشاشات روز عاشورا (+)
آتش زدن سطل های زباله
مظلوم (+)
چپ
کردن ماشین ناجا (+)
فیلم آتش زدن
ماشین توسط سبزا و کمک بسیجیا برای مهار و دور کردن باقی ماشینا (+)
10:56 صبح
مذبذبین بین یدیک
بدست بندۀ خدا در دسته ایران، منتظری، آخرالزمان، سیاست، موسوی، نفاق، ولایت فقیه، طاغوت، اسلام آمریکایی، کروبی، مذبذبین، قدرت، فرصت طلبی، طاغوت سبز
مذبذبین بین یدیک
"آشفتگی سیاسی شیخ مهدی"
"آشفتگی سیاسی شیخ مهدی"
«
مهدی کروبی که روز گذشته جهت عرض تسلیت به خانواده آقای منتظری در منزل وی
حضور یافته بود با واکنش تند دختر آیت الله منتظری روبرو شد.
آقای منتظری در واکنش به حضور کروبی ضمن "فرصت طلب" خواندن وی با پرخاش به
کروبی گفت: "آقای کروبی تا الان کجا بودید. الان که پدرم از دنیا رفته همه
به فکر وی افتاده اید. شما در سخت ترین روزهای پدرم یا علیه وی موضع
گرفتید و یا با سکوت خود وی را تنها گذاشتید."
گرچه
این درگیری لفظی با وساطت پسر آقای منتظری خاتمه یافت اما فعالان سیاسی
چنین برخوردی با کروبی را دور از انتظار نمی دانند چرا که به اعتقاد آنان
مواضع کروبی در ماه های اخیر با "آشفتگی"هایی همراه بوده است. » - جهان
نیوز- کد مطلب : 84690
این مطلب را خواندم سوالی ذهنم را به خود مشغول کرد و آن اینکه در ایامی
که آقای کروبی خود را مورد حمایت کامل آقای منتظری می دانست و دائما در
سخنرانی های انتخاباتیش از حمایت ایشان از خود بهره می جست و حتی در متن
پیام تسلیت خود، وی را " فقیه عالیقدر " و " مجاهد نستوه " خطاب کرد ! پس
چه چیزی باعث واکنش تند دختر آقای منتظری شد؟
مگر
اینان در یک جبهه نبودند و مگر دائما مواضع یک دیگر را تائید و تمجید نمی
کردند؟! پس "سخت ترین روزهای پدرم" چه روز هایی بوده که دختر آن مرحوم
را اینگونه برآشفت؟! و از آن مهمتر موضع گیری کروبی در مقابل آقای منتظری
چه بوده است که حال، وی را "فرصت طلب" می نامند!
بر تاریخ و نگاهی به سوابق شیخ مهدی کروبی نشان می دهد که وی بر خلاف
مواضع امروزی اش ، در گذشته مواضع بسیار تندی علیه مرحوم منتظری داشته است.
در
حالی که شیخ مهدی کروبی با فرصت طلبی هرچه تمام تر، قصد سنجاق کردن خود به
آیت الله تازه در گذشته را دارد ، مروری بر نامه سال 67 وی ( آن زمان که
مدعی پیروی از خط امام بود ) که به همراه حجج اسلام سید حمید روحانی و
امام جمارانی خطاب به آقای منتظری نگاشته بودند مواضع سست و آشفتگی سیاسی
وی را روشن تر می سازد.
تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد!
محضرمبارک حضرت مستطاب آیت الله العظمی جناب آقای حاج شیخ حسینعلی منتظری دامت افاضاته
با سلام و تحیت،
کروبی پس از تذکر به اینکه دوستدار و علاقه مند اوست می نویسد:
1-
برخورد و موضع گیری حضرتعالی در ماجرای مهدی هاشمی برای بیشتر دوستان مخلص
و ارادتمندان روحانی شما که از نزدیک و دور شاهد موضع گیریهای شما بودند ،
شگفت انگیز و حیرت آور بود و هنوز نیز این شگفتی و حیرت ادامه دارد. ...
آیا این موضع حضرتعالی را می توان با موازین قانونی ، مطابق دانست ؟
2-
شما در سخنرانیها و موضع گیریهای خود از پایبندی به قانون ، عدم تجاوز به
قانون و حرکت بر پایه قانون ، فراوان سخن می گوئید. پرسشی که برای ما مطرح
است این است که آیا پیروی از قانون برای دیگران است ؟! یعنی این مسئولان
نظام جمهوری اسلامی و امت قهرمان پرور ایران هستند که باید قانون را رعایت
کنند ؟ لیکن اطرافیهای شما از هفت دولت آزادند ؟!
...
شگفتا! مهدی و باند او اگر مردم را بدزدند و بکشند جانی نیستند، لیکن
مقامات قضائی نظام جمهوری اسلامی اگر شماری از توطئه گرانی را که نقشه
براندازی دارند، محاکمه و اعدام کنند، جانی هستند ؟!
مهدی
کروبی پس از اشاره به برخی بی قانونی های اطرافیان منتظری می نویسد: راستی
کسی که تحت تأثیر اطرافیهای خود، به این آسانی قانون را نادیده می گیرد و
قانون شکنی ها و آدمکشی های آنانرا نمی بیند چگونه می تواند از قانون دفاع
کند و قانون را حاکم سازد؟!
شیخ
اصلاحات پس از تذکر به منتظری در مورد تفاوت رویکرد او نسبت به تبعیض و
سانسور در رسانه ها با عمل وی می نویسد: شگفتا! چگونه است آنروز که رسانه
های گروهی بیانیة حضرت امام دربارة مهدی هاشمی را پخش می کنند، با پرخاش
می گوئید که چرا این موضوع را بوق کرده اند؟ وآنگاه که خبر به شما می رسد
که رادیو و تلویزیون می خواهد اعترافات مهدی را پخش کند می کوشید که حتی
با تهدید از پخش آن جلوگیری کنید و نگذارید که امت اسلامی جنایات مهدی را
از زبان او بشنوند!
وی پس از انتقاد به اطرافیان منتظری که با سیاه نمایی از اوضاع مملکت دیدگاه های او را منفی کرده اند، می نویسد: آیا
براستی افراد خوب از ترس نمی توانند نفس بکشند که « خوبان » بیت شما بی
پروا و آشکارا به امام، مسئولان و مقدسات این انقلاب همه گونه جسارتها را
روا می دارند؟! آیا این اشرف خانم صبیه جنابعالی نیستند که از قم تا
قهدریجان و تا هرجائی که صدای او برسد به امام عزیز و جان امت اسلامی
اهانت می کند و عکس حضرت امام را در برابر چشمان شما از دیوار می کند؟!
آیا
حضرتعالی شب نامه های نهضت آزادی را که در آن امام، مسئولان و اصولا نظام
جمهوری اسلامی را به زیر سؤال می برند مطالعه نمی کنید؟! آیا سخنرانیهای
عناصر وابسته به انجمن حجتیه و پیروان تز « اسلام منهای روحانیت » را علیه
مقامات و مسئولان کشور نمی شنوید؟! آیا خدا راضی است که با اینگونه سخنان،
برای رادیوهای بیگانه و ضد انقلاب خوراک تهیه کنید و اصل نظام جمهوری
اسلامی ایران را به زیر سؤال ببرید؟!
کروبی
عدول از اصول انقلاب را از اشکالات اساسی منتظری می داند و می نویسد: شما
در سخنرانیهای خود روی این نکته بارها تأکید دارید که برخی از شعارهائی که
دادیم غلط بود، تندروی بود موجب رمیدن افکار جهانی شد! حتی در دیدار با
هیئت فلسطینی سفارش کردید که اشتباهی را که ما مرتکب شدیم شما تکرار نکنید، شعار نابودی اسرائیل را سر ندهید.
ما
در پایان لازم می دانیم که راه امام و خط امام را به شما یاد آوری کنیم.
ما بر این باوریم که حضرتعالی اگر به زندگی و راه امام عنایت بیشتری داشته
باشید و آن را در یابید و به کار بندید در زندگی سیاسی شما 180 درجه
دگرگونی پدید خواهد آمد و راه دیگری در پیش خواهید گرفت.
ما
رسما اعلام می داریم که تا منابع خبری و تشکیلات درونی شما اصلاح نگردد ،
این ره به ترکستان است و هرگز نخواهید توانست وظایف و مسئولیتهائی را که
در قبال اسلام و انقلاب اسلامی بر دوش دارید به درستی به پایان ببرید بلکه
ممکن است خدای نخواسته به خود و اسلام و انقلاب زیانهای جبران ناپذیری
وارد کنید. این حقیقت را می توانید با مطالعه در زندگی برخیعلما و مراجع
گذشته که در محاصره اطرافیها و نزدیکان بودهاند به خوبی به دست آوریدکه
قرآن می فرماید: لقد کان فی قصصهم عبرة لاولی الالباب – والسلام علیکم
ورحمت الله.
29/ بهمن/1367
مقایسه این نامه و مواضع تند آن ایام با متن پیام تسلیت و مواضع اخیر شیخ
اصلاحات ، چرخش جهت گیری های سیاسی و آشفتگی درون ذهنی وی به آسانی قابل
مشاهده است.
که خود را نه برای دین و انقلاب ، که انقلاب و اسلام را برای خود و منافع
شخصی خود می پسندند و با وزش هر نسیمی رنگ عوض می کنند و اینان نزد ملت
بیدار ایران شهره اند و هر گز نتوانسته اند با نیرنگ هایشان امت حزب الله
را دچار انحراف کنند و پاسخ مردم ایران را به دورویی ها و خیانت
هایشان دریافتند که " از رای ها به شیخ ، همان یک وجب رسید " !!!
12:28 صبح
گفتوگوی غافلگیرانه با 'علی اکبر محتشمیپور' درباره نه غزه، نه لبن
بدست بندۀ خدا در دسته غزه، لبنان، تاریخ، اصلاحات، عبرت ها، موسوی، نفاق، خاتمی، محتشمی پور، سبز، اسلام آمریکایی
گفتوگوی غافلگیرانه با "علی اکبر محتشمیپور" درباره نه غزه، نه لبنان!
پنجشنبه
شب 23/7/1388 هنگامی که "علی اکبر محتشمی پور" رئیس کمیته صیانت آراء میر
حسین موسوی و از سران آشوب های بعد از انتخابات ریاست جمهوری، جهت شرکت در
کنفرانس سازمان های مردم نهاد حامی فلسطین که در سوریه برگزار می شد، به
دمشق آمده بود، در حرم حضرت زینب (س) مورد سوال دو خبرنگار ایرانی قرار
گرفت.
محتشمیپور که شدیدا تلاش داشت مردم او را نشناسند و به همین
خاطر در صحن حرم، عمامه را از سرش بر می داشت، با روبه رو شدن با
خبرنگاران ایرانی، عصبانی شد و از پاسخ دادن به سوالات آنان که در کمال
تعجب می دیدند حامی شعار صهیونیستی "نه غزه، نه لبنان" حامیان موسوی، به
عنوان رئیس جمعیت حامیان فلسطین به دمشق آمده است، طفره رفت.
محتشمیپور
در حالی که شدیدا عصبی شده بود، سعی داشت با متبسم نشان دادن چهره، خود را
خون سرد نشان دهد که این شگرد با تلاش او برای قاپیدن ضبط خبرنگار، خنثی
شد.
خبرنگاران که خواستار روشن شدن مواضع محتشمی در برابر فلسطین و
لبنان بودند، از او خواستند که بگوید چرا تا چندی پیش فلسطین و لبنان در
اولویت اعتقادی امثال او بود ولی امروز، همراه و همگام با همه ضدانقلابیون
و از همه بدتر بلندگوهای رژیم صهیونیستی، به نفی همه آرمان های امام خمینی
(ره) پرداخته است.
این برخورد محتشمیپور نشان گر این مسئله است که
برخی افراد، برای دست یابی به منافع و مصالح شخصی خود، حاضرند آرمان ها و
اعتقاداتی را که زمان برای آن تا پای جان مایه گذاشتند، امروز به سادگی
قربانی کنند.
لازم به ذکر است که علی اکبر محتشمیپور سفیر اسبق ایران
در دمشق، مدعی است که "حزب الله لبنان" را او پایه گذاری کرده و از فعالان
عرصه فلسطین نیز می باشد. وی که هنوز رئیس جمعیت حامیان فلسطین است،
هنگامی که در دهه 60 از مدافعین سرسخت آرمان های لبنان و فلسیطن بود، در
توطئه بمب گذاری صهیونیست ها در بسته ای که برای او فرستاده بودند، در راه
آرمان های برحق امام خمینی (ره) در دفاع از مظلومان فلسطین و لبنان، به
شدت مجروح شد که قطع یک دست از مچ و جراحات بسیار دیگری را برای او به
دنبال داشت.
محتشمیپور از جمله افرادی است که آمریکا و صهیونیست ها به
دلیل ضرباتی که از حضور او در لبنان و سوریه در دهه 60 خوردند، به شدت از
او عصبانی هستند و وی از اولین نفرات لیست "سازمان سیا" و "اف .بی .آی"
آمریکا برای ربودن یا ترور می باشد.
در هنگامه انتخابات دهم ریاست
جمهوری، محتشمیپور همچون موسوی و کروبی، به سادگی همه آرمان ها و
اعتقاداتش را در پای قدرت فدا کرد و با سر دادن شعار صهیونیستی "نه غزه،
نه لبنان، جانم فدای ایران" سعی کرد تا لبخند دشمنان دیرین خود را بطلبد!
متن کامل گفت وگو با علی اکبر محتشمیپور:
م ـ حاجی سؤال منو جواب میدید؟
محتشمیپور: اینجا جای دعا و ...
م
ـ حاجی دعا چیه؟ دعا باید اثر داشته باشه. ما دین رو از شما یاد گرفتیم.
انقلاب رو از شما یاد گرفتیم. استکبارستیزی رو از شما یاد گرفتیم، اون
وقت طرفدارای شما میان توی خیابونای تهران داد میزنن میگن: نه غزه، نه
لبنان، جانم فدای ایران. شما هم که دم از فلسطین میزنین، من نمیتونم این
تعارض رو حل کنم.
محتشمیپور: جواب ندارم بدم؛ چون شما نمیفهمی.
م ـ من نمیفهم؟! من جوان جویای جوابم.
محتشمیپور: اگه شعور داشتی میفهمیدی.
م ـ با طرفداراتون هم ...
محتشمیپور: برو اون ور ...
م ـ من موندم کروبیای که زن شهدا رو صیغه میکرده ...
محتشمیپور: برو از کروبی بپرس.
م
ـ چه فرقی داره؟ حضرتعالی رئیس کمیته صیانت از آرای اون بودی! جواب سوال
های منو کی باید بده؟ این گندی که زدید به مملکت و حیثیتش رفت و ...
محتشمیپور: به تو چه ربطی داره؟
م ـ یعنی چی چه ربطی داره؟ شما که توی ایران نیستید کسی از شما سؤال کنه ...
محتشمیپور: تو ایران باهات صحبت میکنم.
م ـ شما اصلا جرات میکنی پات رو بذاری ایران؟
محتشمیپور: عجب خری هستی! من فردا ایرانم ...
م ـ ا، یعنی چی میگی خری؟
محتشمیپور: خب معلومه دیگه این جور که حرف میزنی همینه دیگه ...
م ـ جواب منو نمیدی؟
محتشمیپور: به تو جواب نمیدم.
م ـ آهان... همهتون همینید. اون میرحسینتون هم یکبار نیومد مصاحبه کنه به کسی جواب پس بده.
محتشمیپور: شما انسان هستی یا نیستی؟
م
ـ من خبرنگارم، دنبال جواب سوالم میگردم. الان هم دارم صدات رو ضبط
میکنم. چهار روز دیگه میذارم روی سایت. درست حرف بزن، شما یک زمانی
وزیر کشور بودی.
د: حاجآقا جلوی موج سبزیها هم همین جوری صحبت میکنی؟ بهشون میگی خرید؟ شما که به مخالف خودت میگی خری، نمیفهمی؟
م ـ هم عکست رو گرفتم، هم صدات رو ضبط کردم. باید مردم بفهمند با یک سوال کننده چطور حرف میزنید.
محتشمیپور: هر کاری میخوای بکنی بکن.
د: حاج آقا امام را ارزان فروختی به موسوی و کروبی ...
محتشمیپور: شما که بلدید از این کارها بکنید. برید بکنید.
د: از دستت خجالت بکش حاجآقا، دستت رو برای چی دادی؟ برای کروبی دادی؟ برای زندان زنان کروبی دادی؟
محتشمیپور: شماها که میتونید همه کاری بکنید.
د: شما که بدتر از همه هر کاری میتونید بکنید. خدای این کارهایید.
محتشمیپور: من حرفی ندارم با شما بزنم.
م ـ ما حرف داریم با شما.
محتشمیپور: بزنید. شما که دارید، روزنامه دارید، تلویزیون دارید.
م ـ شما هم ...
محتشمیپور: اینترنت دارید...
م ـ اینترنت که مال اربابهای شماست. مال یو اس آ ست.
د:
مگه شما نداشتید؟ مگه شما گوگوش رو، اکبر گنجی رو ندارید. از این گندهتر
میخوایید؟ اون ها که دارن حرفهای شما رو میزنن. الان شما امامتون شده
گوگوش. مگه نشده حاج آقا؟ شما همه افتخارتون به اینه که گوگوش اومده سبز
میپوشه. همه عشق آقای موسوی مگه این نیست؟
محتشمیپور: شما که این جور متهم میکنید ...
د:
متهم نمیکنیم. خودتون میگید. شما از زندان زنان کروبی خبر نداری؟ از
فسادهای کروبی توی بنیاد شهید خبر نداری؟ همه رو میدونی ...
محتشمیپور: شما هی فحش میدید ...
م ـ ما کی فحش دادیم. شما به من گفتی خر. من به شما گفتم سوال دارم دنبال جواب سوالم هستم.
محتشمیپور: مگه شما آزاد نیستی که سوال کنی؟
م ـ مگه شما دستت رو برای لبنان ندادی؟
محتشمیپور: به شما چه ربطی داره دستم رو برای چی دادم؟
م ـ نه غزه نه لبنان یعنی چی؟ شما به ما یاد داد دادید استکبار ستیزی رو.
محتشمیپور: من هر کاری کردم به خاطر خدا کردم.
م ـ به خاطر خدا هم خلافش رو انجام میدید؟
(در این زمان محتشمی پور با عصبانیت دست انداخت تا ضبط صوت را از خبرنگار بقاپد.)
م ـ ا. حاجی این یه دونه که نیست که ماها معمولا چند تا از اینها داریم. رکوردر من رو هم که بشکنی چیزی عوض نمیشه ...
د: شما با سعید حجاریان و خسرو تهرانی چه فرقی داری؟ از خون رجایی گذشتید به خاطر خسرو تهرانی؟
م
ـ ببین ... این مردمی که اومدن این جا برای زیارت، یک نفرشون سبزی نیستن.
خدا شاهده اگر داد بزنم که این رئیس کمیته صیانت از آرای کروبی و موسویه،
تیکه بزرگهات گوشته. این جوری هستن مردم. طرفدارای شما توی شمال تهران
دارن الواط بازی درمیارن.
د: دینت رو مجانی فروختی حاج آقا ... برو عاقبتت رو خدا به خیر کنه.
(در
این زمان محتشمی پور با عصبانیت راهش را کشید و به طرف بیرون حرم رفت و
همراه با میزبانان پاکستانی اش سوار بر ماشین مدل بالایی شد و رفت.)
درباره
یادداشتهای آرشیو نشده
-
چرا به جلیلی رای می دهم؟
قافله ی عشق در سفر تاریخ
آزادی قلم-مقاله ای از شهید آوینی-2
آزادی قلم - مقاله ای از شهید آوینی-1
فتح خون-فصل نهم: سیاره رنج
حزب الله-مقاله-شهید آوینی
آغازی بر یک پایان
بی عنوان
چفیه
امروز نانسی ... فردا هیفا!
دوباره خونین شهر
ویژه نامه 17 امین سالگرد عروج سید شهیدان اهل قلم
و سوگند به هجوم آورندگان سپیده دم
ما به زمان ظهور امام زمان ارواحنافداه، این محبوب حقیقى انسانها ن
دانلود کن،گوش کن
[همه عناوین(157)][عناوین آرشیوشده]