سفارش تبلیغ
صبا ویژن

90/7/10
12:26 عصر

حزب الله-مقاله-شهید آوینی

بدست بند‍ۀ خدا در دسته مقالات، ایران، حزب الله، عراق، سید مرتضا آوینی، سیدالشّهدا جنگ، خوزستان، جنگ تحمیلی

حزب الله

تربت پاک خوزستان، پوشیده از شقایق‌های سرخ، بار دیگر میزبان قدوم مبارکی است که راه تاریخ را به سوی نور می‌گشایند و این شقایق‌های سرخ نیز که تو گویی با خون آبیاری شده‌اند، بر همان پیمانی شهادت می‌دهند که حزب الله را بدین خطه کشانده است؛ همان پیمانی که رجالی از مؤ‌منین با حق بسته‌اند و در همه‌ی طول تاریخ بر آن پایمردی ورزیده‌اند.

تربت پاک خوزستان، پوشیده از شقایق‌های سرخ، بار دیگر میزبان قدوم مبارکی است که راه تاریخ را به سوی نور می‌گشایند: حزب الله؛ مردانی که تندباد عواصف آنان را نمی‌لرزاند، از جنگ خسته نمی‌شوند، ترسی به دل راه نمی‌دهند، بر خدا توکل می‌کنند و عاقبت نیز از آن متقین است.

اسوه‌ی حزب ا ابوالفضل العباس (علیه السّلام) است و درس وفاداری را از او آموخته‌اند. وقتی با این جوانان سخن از عباس می‌گویی، در دل خود جراحتی هزار و چند صد ساله را باز می‌یابند که هنوز به خون تازه آغشته است؛ جراحت کربلا را می‌گویم.

اکنون وعده‌ی خداوند تحقق یافته است و قومی را مبعوث ساخته که محبوب او هستند و او نیز محبوب آنهاست، و چه چیزی خوش‌تر از ملامتی که در راه محبوب کشند؟ آماده شو برادر، جراحت کربلا هنوز هم تازه است و تا آن خونخواه مقتول کربلا نیاید، این جراحت التیام نمی‌پذیرد.

غروب سر رسیده است و تا شب، تا پایان انتظار، فاصله‌ای نیست. گوش کن! صدای تپش مشتاقانه‌ی قلب‌هایشان را می‌شنوی؟ برادران، این قلب تاریخ است که در سینه‌ی شما می‌تپد.

حزب الله اهل ولایت است و اهل ولایت بودن دشوار است؛ پایمردی می‌خواهد و وفاداری. تربت پاک خوزستان، پوشیده از شقایق‌های سرخ، بار دیگر میزبان قدوم مبارکی است که راه تاریخ را به سوی نور می‌گشایند و این شقایق‌های سرخ نیز که تو گویی با خون آبیاری شده‌اند، بر همان پیمانی شهادت می‌دهند که حزب الله را بدین خطه کشانده است؛ همان پیمانی که رجالی از مؤ‌منین با حق بسته‌اند و در همه‌ی طول تاریخ بر آن پایمردی ورزیده‌اند. اکنون وعده‌ی خداوند تحقق یافته است و قومی را مبعوث ساخته که محبوب او هستند و او نیز محبوب آنهاست، و چه چیزی خوش‌تر از ملامتی که در راه محبوب کشند؟

امشب، سکوت شب رازدار دعاهایی است که تا عرش صعود می‌یابند و زمین را به آسمان متصل می‌کنند. ای نخل‌ها، ای رود، ای نسیم، ای آنان که با نظام تسبیحیِ عالم وجود در پیوندید، با ما که این پیوند نداریم بگویید که تقدیر چیست و قضای الهی بر چه گذشته است.

هزارها سال از هبوط انسان می‌گذرد و در این پهنه‌ی تاریخ که صحنه‌ی گذار از باطل به سوی حق است چه ظلم‌ها که نرفته است و چه خون‌های مطهر که بر زمین نریخته است! پروردگارا، تو در جواب فرشتگان فرمودی: «انی ا‌علم ما لا تعلمون _ من چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید.»(1) پروردگارا، چگونه تو را شکر گوییم که ما را در این عصر که پهنه‌ی تفسیر این آیت ربانی است به گذرگاه زمان کشانده‌ای؟

شور و اشتیاق بچه‌ها قابل توصیف نیست. آنان با آنچنان شوق و شوری به صحنه‌های مقدم نبرد می‌شتابند که تو گویی نه ظاهر، که باطن را می‌بینند؛ اگرنه، ظاهر جنگ که زیبا نیست. آنها دل به حق خوش دارند و چهره‌های شادابشان حکایت از عمق آگاهیشان دارد.

آنان زمان خود را به‌خوبی می‌شناسند و رسالت خود را به‌روشنی دریافته‌اند. آنها بچه‌های محله‌های من و تو هستند؛ همان‌ها که در مسجد و بازار و اینجا و آنجا می‌بینی. آن یکی کاسب بازار است، دیگری دانشجوست و این سومی، روستایی پاک‌طینتی که با خود طبیعت را، صدای آب روان را، نسیم پاک کوهستان‌ها را در بقچه‌ای بسته است و می‌آورد.

در آن سوی فاو، در مقر فرماندهی بعثی‌ها، به حاج بخشی بر خوردیم؛ چهره‌ی آشنای حزب الله تهران. هر کس سرزندگی و بذله‌گویی و آن چهره‌ی شاداب او را می‌دید باور نمی‌کرد که دو ساعت پیش فرزندش شهید شده باشد. اما حقیقت همین بود. هنگامی که ما به حاج بخشی بر خوردیم دو ساعتی بیش از شهادت فرزندش نمی‌گذشت. او حاضر نشده بود که به همراه پیکر فرزند شهیدش جبهه‌ی نبرد را، ولو برای چند روز، ترک گوید. ما آخرین بار که او را دیده بودیم در تهران بود، هنگامی که کاروان نخستین «راهیان کربلا» عازم جبهه‌ی نبرد بودند. هر جا که حزب الله تهران هست او نیز همان جاست و علمداری می‌کند.

حزب الله از متن امت خوب ما برخاسته‌اند و در دل مردم جای دارند. آنها یادآور وعده‌های قرآن و روایات هستند و تو گویی همه‌ی تاریخ منتظر قدوم آنها بوده است. به این چشمان اشک‌آلوده بنگرید؛ این اشک‌ها نشان می‌دهد که جراحت کربلا بعد از هزار و چند صد سال هنوز بر دل‌های ما تازه است. خداوند حزب الله را برای خونخواهی حسین‌(علیه السّلام) و باز کردن راه کربلا برانگیخته است.

حاج بخشی با یک گونی شکلات و دریایی از سرور به سوی خط می‌رفت تا بین بچه‌ها شادی و شکلات پخش کند. او مرتباً می‌گفت اینجا خانه‌ی خودمان است و همه می‌دانستند که او نظر به کشورگشایی ندارد، بلکه می‌خواهد از سر طنز جوابی به صدام داده باشد. و به‌راستی چه کسی می‌تواند باور کند که در این لحظات، دو ساعتی بیش از شهادت فرزند او نمی‌گذرد و با این‌همه، او هنوز هم روحیه‌ی طنزآمیز خود را حفظ کرده است؟ چگونه می‌توان این‌همه را جز با معجزه‌ی ایمان تفسیر کرد؟

همه‌ی بچه‌ها او را همچون پدری مهربان دوست می‌دارند و شاید او نیز در هر یک از این جوانان نشانی از فرزند شهید خود می‌بیند. و یا نه، اصلاً این حرف‌ها زاییده‌ی تخیلات ماست و او آنچنان به حق پیوسته است که شهیدان را مُرده نمی‌پندارد... خدا می‌داند.

عمو حسن نیز به همراه حاج بخشی به راه افتاده بود. در کنار خط، بچه‌ها ساعت فراغتی یافته بودند و استراحت می‌کردند، هر چند آتش دشمن به راه بود و لحظه‌ای قطع نمی‌شد. حاج بخشی به یکایک سنگرهایی که بچه‌ها با دست در خاک کنده بودند سر می‌زد و شادی و شکلات پخش می‌کرد و دعا می‌کرد که خداوند این بچه‌ها را حفظ کند. عمو حسن نیز درباره‌ی اسرای عراقی حرف می‌زد و تعریف می‌کرد که چگونه اسرا از رفتار بچه‌ها شگفت‌زده شده بودند.

همه چیز ساده و صمیمی در جریان بود و اگر چشمی ناآشنا به این صحنه‌ها می‌نگریست، می‌پنداشت که قافله‌ی مرگ هزارها سال از این بچه‌ها فاصله گرفته است، یا اگر زبانی ناآشنا می‌خواست به توصیف حالات این بچه‌ها بپردازد می‌گفت: آنها مرگ را به بازی گرفته‌اند. اما نه، ما که آنها را می‌شناختیم، می‌دانستیم که اینچنین نیست.

هر بار که حاج بخشی جوانی را در بغل می‌گرفت، ما به یاد فرزند شهید او می‌افتادیم و از خود می‌پرسیدیم: آیا او هم به همان موجود عزیزی که در ذهن ماست می‌اندیشد؟ اما او آن‌همه آرام و سرزنده و شاداب است که تو گویی اصلاً داغدار جوانش نیست.

یکی از بچه‌ها زخمی شده است و دیگران همگی در اطرافش جمع شده‌اند و از سر محبت به او شکلات می‌دهند. یکی از بچه‌ها به شوخی می‌گوید: سرش افتاده بود، پیوند کردیم! و این حرف را به گونه‌ای می‌گوید که اگر کسی این بچه‌ها را نشناسد، می‌پندارد آنها مرگ را به بازی گرفته‌اند. اما نه، ما که با آنها آشنا هستیم می‌دانیم که اینچنین نیست. آنها بیش از هر کس دیگری به مرگ می‌اندیشند و به عالم آخرت ایمان دارند و درست به همین دلیل است که از مرگ نمی‌ترسند.

یکی از بچه‌ها می‌گوید عاشقی این حرف‌ها را هم دارد و منظورش عشق به حسین است. و باز آن جراحت هزار و چند صد ساله در سینه‌ی ما زنده می‌شود؛ جراحت کربلا را می‌گویم. آری، اگر می‌خواهی که حزب الله را بشناسی اینچنین بشناس: او اهل ولایت است، عاشق امام حسین (علیه السّلام) است و از مرگ نمی‌هراسد. سلام بر حزب الله.

تربت پاک خوزستان بار دیگر میزبان قدوم مبارکی است که راه تاریخ را به سوی نور می‌گشایند: حزب الله؛ مردانی که تندباد عواصف آنان را نمی‌لرزاند، از جنگ خسته‌ نمی‌شوند، ترسی به دل راه نمی‌دهند، بر خدا توکل می‌کنند، و عاقبت نیز از آن متقین است.

***
بسیجی عاشق کربلاست و کربلا را تو مپندار که شهری است در میان شهرها و نامی است در میان نام‌ها. نه، کربلا حرم حق است و هیچ‌کس را جز یاران امام حسین
(علیه السّلام) راهی به سوی حقیقت نیست.
کربلا، ما را نیز در خیل کربلاییان بپذیر. ما می‌آییم تا بر خاک تو بوسه زنیم و آن‌گاه روانه‌ی دیار قدس شویم.

 

پی نوشتها

1. بخشی از آیه‌ی 30 سوره‌ی بقره.


 

 


Copyright © 2003-2011 - AVINY.COM - All Rights Reserved


88/6/13
9:49 عصر

مصاحبه مسوول حزب الله شرق لبنان در سالگرد ربودن امام موسی صدر +

بدست بند‍ۀ خدا در دسته مصاحبه، حزب الله، لبنان، یهود، موسی صدر، لیبی، مسیحیت، التقاط

مصاحبه مسوول حزب الله شرق لبنان در سالگرد ربودن امام موسی صدر







تصویر بزرگ
شیخ "محمد یزبک" مسوول حزب الله در شرق لبنان اظهار داشت:
ربودن امام موسی صدر توطئه ای علیه وحدت ملی لبنان و مقاومت ضد صهیونیستی
بود.


شیخ یزبک ، عضو شورای مرکزی حزب الله و مسئول بلندپایه آن
در منطقه بقاع در شرق لبنان، بمناسبت سی ویکمین سالگرد ربوده شدن امام
موسی صدر گفت: تاریخ سی و یکم اوت 1978 (19 شهریور 1357) برای همیشه زنده
خواهد ماند.

وی افزود: امام موسی صدر همواره در سایه مقاومت و
دستاوردهای تاریخی و عظیم آن قرار داشته و همچنان در قلب همه لبنانی ها
حضور دارد اما شادیها بدون آزادی وی و همراهانش کامل نخواهد شد و اطمینان
داریم سرنوشت ایشان روشن خواهد شد.

مسوول حزب الله در شرق لبنان
ضمن تاکید بر ضرورت روشن شدن سرنوشت امام موسی صدر و محمد یعقوب و عباس
بدرالدین، دو همراه وی، گفت: معمر قذافی به میهمانان خود خیانت کرد و
سرنوشت امام موسی صدر به معمایی بین المللی تبدیل شده است.

وی با
انتقاد از کوتاهی دولت لبنان در پیگیری قضیه امام موسی صدر افزود:
متاسفانه هیچ اقدامی از سوی دولت لبنان برای آزادی کسی که به علت مواضع
اسلامی، عربی و فلسطینی و دفاع از وحدت ملی و هویت لبنان ناپدید شد، صورت
نگرفته است.

شیخ یزبک اظهار داشت: امام موسی صدر در برابر جنگ
ظالمانه داخلی لبنان ایستاد و قاطعانه اعلام کرد که همزیستی اسلامی -
مسیحی ثروتی است که باید آن را حفظ کرد و درباره گزینه مقابل این همزیستی
یعنی تجزیه لبنان هشدار داد و این در زمانی بود که برخی لبنانی های مرتبط
با اسرائیل برای اجرای اهداف صهیونیستها تلاش می کردند.

وی افزود:
مواضع سید موسی صدر در تاکید بر مقاومت و رویارویی با دشمن اسرائیلی و
حمایت از صلح و آرامش داخلی لبنان موجب شد تا دشمنان مقاومت و وحدت لبنان
او را ناپدید کنند و برغم آنکه خیانت به میهمان صفتی نکوهیده در میان
عربها بشمار می رود اما سید موسی صدر در کشوری عربی ربوده شد و معمر قذافی
این خیانت را مرتکب شد.

امام موسی صدر به همراه شیخ محمد یعقوب و
عباس بدر الدین رونامه نگار لبنانی در 25 اگوست سال 1978 (9 شهریور 1357)
برای دیدار و گفت وگو با معمر قذافی رهبر لیبی به آن کشور سفر کرد ولی از
آن زمان تاکنون از سرنوشت آنها خبری در دست نیست.

مخالفان نظام
لیبی می گویند که امام موسی صدر هنوز زنده است و در مکان خاصی توسط
تشکیلات امنیتی لیبی نگه داری می شود و وی اکنون به شدت پیر شده و دهها
کتاب تالیف کرده است.

دولت لیبی این موضوع را رد می کند ولی در عین این حال پاسخ قانع کننده ای نیز در این زمینه نمی دهد.
فرهنگ نیوز
همچنین ، ببینید:
<>var CC=0; var CommAr=[0];


88/6/11
2:38 عصر

سازمان کنفرانس اسلامی لیبی را وادار به آزادی امام صدر کنند+لینک

بدست بند‍ۀ خدا در دسته فیلم، حزب الله، لبنان، فلسطین، اسلام، موسی صدر، لیبی، امارات، اخراج، یمن، شیعه ستیزی، سامی یوسف

حزب الله : سازمان کنفرانس اسلامی لیبی را وادار به آزادی امام صدر کنند







تصویر بزرگ حزب الله لبنان در بیانیه ای از اتحادیه عرب و سازمان
کنفرانس اسلامی خواست که لیبی را به آزاد کردن امام موسی صدر وادار کند.


به
گزارش فرهنگ نیوز به نقل از  مهر ، پایگاه اینترنتی النشره اعلام کرد، حزب
الله به مناسبت سی و یکمین سالگرد ربوده شدن امام موسی صدر خواستار به یاد
آوردن این شخصیت بزرگوار و تلاش های وی در راستای حفظ وحدت لبنان و دور
کردن فتنه داخلی از آن شد.


در
این بیانیه ضمن تجلیل از شخصیت بزرگوار امام موسی صدر آمده است: چهره زیبا
و نورانی امام موسی صدر باید به تمامی نسل های جدید معرفی شود.


در
بخش دیگر بیانیه با اعلام اینکه مسئولیت کامل ربوده شدن امام موسی صدر بر
عهده لیبی است از اتحادیه عرب و سازمان کنفرانس اسلامی و تمامی طرف های
ذیربط خواسته شده است که رژیم لیبی را به آزاد کردن امام موسی صدر و دوست
وی و بازگرداندن آنها به آغوش میهن، ملت، خانواده و عرصه مبارزه شان وادار
کند.


در
این بیانیه بر حمایت حزب الله از جنبش امل و پایبندی به تلاش برای زنده
نگه داشتن قضیه امام موسی صدر به عنوان یک قضیه ملی، اسلامی و جهادی بزرگ
و سعی برای حل و فصل آن تاکید شده است.


حزب
الله در پایان خطاب به ربایندگان امام موسی صدر اعلام کرد: اگر چه امام
موسی صدر را پنهان کرده اید اما خط مشی و آمال و اهداف وی به قوت خود باقی
است.
همچمنین ، نگاه کنید به:
امارات هزاران فلسطینی‌ را از این کشور اخراج کرد

ادامه کشتار شیعیان الحوثی به وسیله ارتش یمن
نسخه فارسی جدیدترین ویدئوی سامی یوسف
اعمال مقبول، التماس دعا

   1   2      >