سید حسن نصرالله:من رسما به ارتکاب این جنایت اعتراف میکنم
سرویس
جهان اسلام : سید حسن نصرالله ، دبیر کل حزب الله لبنان، در پاسخ به
اظهارات مقامات مصری در طرح اتهامات نسبت به حزب الله امشب سخنرانی
کرد.دبیر کل حزب الله لبنان تصریح کرد که فرد بازداشت شده در مصر از اعضای
حزب الله بوده که در جریان جنگ غزه قصد انتقال سلاح به این منطقه را داشته
است، اما مساله خدشه به امنیت مصر در میان نبود.
جهان اسلام : سید حسن نصرالله ، دبیر کل حزب الله لبنان، در پاسخ به
اظهارات مقامات مصری در طرح اتهامات نسبت به حزب الله امشب سخنرانی
کرد.دبیر کل حزب الله لبنان تصریح کرد که فرد بازداشت شده در مصر از اعضای
حزب الله بوده که در جریان جنگ غزه قصد انتقال سلاح به این منطقه را داشته
است، اما مساله خدشه به امنیت مصر در میان نبود.
به
گزارش فارس به نقل از پرس تی وی، دبیرکل حزبالله در این سخنان تلویزیونی
به اتهامات مصر علیه حزبالله پاسخ داده و در دو بخش دیگر در مورد
انتخابات پارلمانی لبنانی سخنانی را ایراد کرد. ترجمه متن کامل اظهارات
سید حسن نصرالله به شرح زیر است:
"من قصد داشتم در این روزها در مورد
انتخابات و برنامه حزبالله برای انتخابات پارلمانی سخن بگویم ولی آنچه
ظرف چند روز گذشته در اتهامات مصر به حزبالله و شخص من اتفاق افتاد به
نظرم فراتر از آن است که با بیانیه بخواهیم به آن پاسخ دهیم و برای همین
من تصمیم گرفتم شخصا پاسخ این اتهامات را بدهم.
آنچه گذشت: در تاریخ
19/11/2008 یعنی یک ماه قبل از شروع جنگ اسراییل علیه غزه، دولت مصر یک
شهروند لبنانی را دستگیر کرد. رسانهها گفتند که یک لبنانی و چند فلسطینی
و مصری به اتهام انتقال سلاح به غزه از مرز مصر دستگیر شدهاند. برخی
رسانهها در آن زمان گفتند که شهروند لبنانی مزبور وابسته به حزبالله
است. ما به این امر و ادعا پاسخ ندادیم و از طریق خانواده فرد بازداشت
شده و تدابیر قانونی اقدام کردیم. یک ماه بعد دشمن صهیونیستی جنگی وحشیانه
را علیه غزه شروع کرد و موضعگیریهای مصر و حزبالله نیز برای همه مشخص
بود؛ به گونهای که حزبالله خواستار بازگشایی گذرگاه رفح و خاتمه محاصره
مردم غزه بود. وقتی مصر با این خواسته مخالفت کرد، ما تمام کسانی که غزه
را محاصره کرده و درها و گذرگاهها را بر روی آنها بستهاند محکوم کردیم.
پس
از آن با تلاش دستگاه اطلاعات مصر و دولت این کشور حملاتی علیه حزبالله و
شخص من سازماندهی شد و من متهم به مزدوری ایران شدم. ما این واکنش را درک
کردیم و این بهای طبیعی موضعگیری ما در قبال غزه بود. ما برای بیشتر از
این نیز آماده بودیم. آنچه قابل توجه بود اینکه حجم حملات رسانهای و
تبلیغاتی مصر علیه حزبالله و حماس و مقاومت که مخصوصا علیه حزبالله
بسیار شدید بود، بسیار زیاده از حد بود. بیانیههایی عجیب صادر شد و مثلا
دویست عالم دین سنی، رییسجمهور مصر را مرتد خواندند ولی مصر موضعگیری
خاصی علیه این گونه بیانیهها نکرد و تنها به اظهارات و خواستههای
حزبالله پرداخت؛ زیرا تنها قصد داشت دوستی خود با آمریکا و اسراییل را
ثابت کند.
پس از خاتمه جنگ، شرایط اندکی آرام شد و فضا در برابر آشتی
کشورهای عربی باز شد که ما نیز از آن استقبال کردیم. تا اینکه دو روز قبل
دادستان مصر طی بیانیهای مجموعهای از اتهامات را متوجه حزبالله کرد.
این اتهامات به شکل اساسی بدین گونه بود که عبدالمجید محمود گفت
بازجوییها بیانگر این است که شهروند لبنانی بازداشت شده قصد داشت به
تحرکاتی علیه استقرار و امنیت عمومی کشور زده و گروهی را آموزش نظامی بدهد
تا دست به عملیاتهای مختلفی بزنند. وی همچنین شهروند لبنانی را متهم به
تلاش برای گسترش تشیع در مصر کرده و افزود که دبیرکل حزبالله یک فرد
بلندپایه را پس از سخنرانی خود در روز عاشورا مامور تحرکاتی در مصر کرد که
49 نفر در این زمینه فعال شدند و دستگاه قضایی موفق به کشف این پروژه شد
(و البته طبیعی است که از حضور وکلا در جلسات جلوگیری شد).
در بخش دوم
قصد دارم توضیحاتی بدهم. طبیعی است که ما بسیار صادق هستیم و بسیار راحت
حرف خود را میزنیم. به همین دلیل میگویم که فرد بازداشت شده عضو
حزبالله است و ما از این امر خجالت نمیکشیم. ثانیا آنچه که او در مرز
مصر و غزه انجام میداد تلاشی لوجستیکی برای کمک به غزه بود و جالب اینکه
رسانههای مصری و دادگستری این کشور هیچ اشارهای به این امر نکردند. آنها
بار اول گفتند که فرد بازداشت شده قصد قاچاق سلاح به غزه را داشت ولی در
بار دوم هیچ نکتهای در این خصوص بیان نشد در حالیکه تنها چیزی که اتفاق
افتاده بود همین بود. سوم اینکه تمامی اتهاماتی که در بیانیه دادستان مصر
ایراد شده، توهم و اتهامزنی بیمورد و بیاساس است.
خدشهدار کردن
چهره حزبالله به عنوان مقاومت عملی نیست چرا که ملت مصر احترام زیادی
برای مقاومت علیه اسراییل قائل است. با این حال هدف از این بیانیه و
تحرکات جدید مصر خدشهدار کردن چهره حزبالله در برابر مردم مصر و در درجه
دوم خدمت کردن به آمریکا و اسراییل در پروندهها و برنامههای این دو برای
منطقه است.
چهارم اینکه عدد افرادی که فرد لبنانی با آنها تعامل میکرد
به ده نفر هم نمیرسید و من نمیدانم چطور دادستان مصر از پنجاه نفر سخن
میگوید.
پنجم، صریح و واضح میگویم که اگر کمک به برادران محاصره شده
فلسطینی که توسط اسراییل کشته میشوند، جنایت است؛ من رسما به ارتکاب این
جنایت اعتراف میکنم و این را عملی در راستای نزدیک شدن به خدا میدانیم و
این تهمتی که به ما وارد شده باعث افتخار ماست. این اولین باری نیست که ما
برای کمک به ملت فلسطین تلاش میکنیم. آن کسی که باید متهم و محکوم شود،
نظام مصر است چرا که هنوز غزه را در محاصره دارد در حالیکه غزه امروز بیش
از هر روز دیگری نیاز به کمک دارد و شرایط انسانی و اجتماعی فاجعهباری
دارد.
نظام مصر باید محکوم شود چرا که روز و شب مشغول از بین بردن
تونلهای فلسطینی به عنوان تنها مجرای ارتباط غزه با جهان خارج است. اگر
دقت کنید این تونلها فقط برای انتقال سلاح نیست بلکه مواد غذایی و
بهداشتی هم از این تونلها منتقل میشود ولی نظام مصر در همکاری با
اسراییل حتی این گذرگاه و راه ارتباطی باریک را نیز از بین میبرد و با
کمک تجهیزات پیشرفته آمریکایی در از بین بردن آنها میکوشد.
ما منتظر
بودیم که نتیجه تحولات بزرگ منطقه و فلسطین باعث شود تا رهبری مصر
دولتهای عربی را دعوت کند تا تدابیر لازم برای مقابله با این تغییرات به
خصوص در سایه روی کار آمدن دولت تندروی اسراییل بررسی کنند ولی متاسفانه
دولت مصر هنوز سر جای اول خود بوده و به استراتژی خود در قبال جنبشهای
مقاومت از جمله حزبالله ادامه میدهد.
در بازگشت به اتهامات باید
بگویم دادستان مصر گناهی ندارد چرا که سازمان اطلاعات مصر این بیانیه را
به وی داد تا بخواند. بازداشت فرد لبنانی قبل از جنگ صورت گرفت، گویی ما
از زمان شروع جنگ اطلاع داشتیم و یک نفر را برای کنترل شرایط ارسال کرده
بودیم. من توصیه میکنم که مسئولان مصری مقداری فیلم و سریال ببینند تا با
سناریو نویسی بیشتر آشنا شوند.
موضعگیری که ما در قبال جنگ علیه غزه داشتیم، یک موضعگیری سیاسی بود. ما حتی مانع ایجاد مشکل در برابر سفارت مصر در بیروت شدیم.
اما
در مورد گسترش تفکر شیعی در مصر باید بگویم این ادعا بسیار عجیب است.
حزبالله با علما و سازمانهای وابسته به خود در لبنان قصد گسترش تفکر
شیعی را ندارد حال چگونه یک جوان را به مصر فرستادیم تا تفکر شیعی را در
این کشور گسترش دهد؟!
ما به این اتهامات عادت کردیم. حزبالله با تمامی
دستاوردهای خود ظرف مدت گذشته اکنون متهم است. شما دقت کنید که روزنامه
واشنگتن پست و نه روزنامه تشرین سوریه یا کیهان ایران چگونه از حزبالله
و پیروزی در برابر اسراییل سخن گفته که دولت آمریکا مشغول بررسی شیوه جنگی
حزبالله برای استفاده خود است.
در قبال این امر ما چه میتوانیم
بگوییم؟ حزبالله شفاف بوده و فداکاریهای زیادی انجام داده و احترام
زیادی در جهان عرب دارد. حال اتهام گسترش تشیع دیگر ارزش پاسخگویی ندارد.
باقی اتهامات نیز بیاهمیت است. ما را متهم به مزدوری ایران کردند. ارتباط با ایران برای ما افتخار است.
ما
در تمامی نظرسنجیهای بیطرفانه یا حتی مخالف دیدیم که مشخص شده محبوبیت
چهرهها و جنبشهای مقاومت روز به روز بیشتر میشود و حتی در خانه رهبران
عربی این محبوبیت زیاد شده است.
نکته آخر تلاش مصر برای ایجاد چهرهای
از حزبالله است که گویی مشغول تشکیل گروههایی در کشورهای عربی برای از
بین بردن نظامها و ایجاد اغتشاش و از بین بردن امنیت کشورهای عربی است.
با
عذرخواهی از جریان القاعده باید بگویم تشبیه حزبالله و حماس امری واقعا
غریب است. القاعده با برنامه خود قصد دارد در تمامی کشورها و مناطق وارد
جنگ شود ولی در مورد حزبالله این امر فرق دارد و من توضیح میدهم.
حزبالله قصد ندارد با هیچ نظامی در جهان عرب یا در کل جهان وارد جنگ شود
که البته اسراییل از این امر مجزا است و اختلاف ما با دولت آمریکا هم به
خاطر سیاستهای آن است.
ما قصد ورود به هیچ تنش نظامی یا سیاسی یا
اجتماعی با کشورهای عربی را نداریم. حتی در زمینه رسانهای نیز ما تلاش
داریم تا وارد تنش با کشورهای عربی نشویم. در مورد ملتهای عرب باید بگویم
که ما روابط دوستانه طبیعی با ملتها داریم و صریح هستیم. ممکن است
جنبشهایی در کشورهای عربی وجود داشته باشند که از ما بخواهند به آنها در
مبارزه با نظامهای عربی کمک کنیم ولی ما قادر نیستیم چرا که یک ماموریت
بیشتر نداریم. ما یک حزب لبنانی هستیم که برخلاف آنچه تبلیغ میشود
بازوهای منطقهای و جهانی نداریم. ما هیچ شعبهای در نقاط جهان نداریم.
اعضا و رهبران این حزب لبنانی هستند و آرمان اصلی که باعث ایجاد و تشکیل
حزبالله و تمامی تحرکات آن شد، آزادی زمین و حمایت از لبنان و جلوگیری از
برنامههای اسراییل برای منطقه و ملتهای آن است. نظام موجود در کشورهای
عربی هر آنچه که باشد به ما ارتباطی ندارد.
حتی در عراق پس از تشکیل
دولت و مسائل پس از آن از ما خواستند موضعگیری کنیم ولی ما گفتیم که به ما
هیچ ارتباطی ندارد. ما از مقاومت عراق در برابر اشغالگران حمایت میکنیم
ولی امور سیاسی عراق واقعا به ما ارتباطی ندارد. ممکن است جنبشهای معارضه
از این سخن ناراحت شوند ولی ما واضح و آشکار صحبت میکنیم. آنها میگویند
ما در جنگ تابستان 2006 از شما حمایت کردیم و اکنون که نیاز به حمایت شما
در برابر نظام خود داریم شما کاری نمیکنید. توضیح ما این بود که همکاری
ما و شما در برابر دشمن مشترکی به نام اسراییل بود و مسائل داخلی شما
ارتباطی به ما ندارد. اگر ما بتوانیم نقش مثبتی ایفا کنیم باعث خوشحالی
ماست ولی وارد شدن به تنشها و دست زدن به تحرکات هدف ما نیست؛ چرا که ما
یک حزب صرفا لبنانی هستیم و بر اساس مبناهای فکری و شرعی و عقیدتی خاصی
فعالیت میکنیم.
اولویتها و ایدههای ما خاص است و به تکلیف و وظیفه
خود عمل میکنیم. به همین دلیل در مواجهه با اسراییل و طرحهای آن، کمک به
برادران فلسطینی تکلیف شرعی ماست کما اینکه وظیفه دیگر ملتها و کشورها
نیز هست.
در این زمینه همچنین باید بگویم چند هفته قبل روزنامه الحیات
از رییسجمهور یمن پرسید که آیا گروه الحوثی مورد حمایت حزبالله است و
رییسجمهور پاسخ داد این کمک مستقیم نیست، بلکه از طریق اعضای وابسته به
حزبالله انجام میگیرد.
در هر حال او حزبالله و رهبری آن را مستقیما
متهم نکرد. اگر او اطلاع خاصی از این امر دارد ما میتوانیم نمایندهای را
به سفارت یمن بفرستیم تا از موضوع آگاه شود؛ ولی ما به عنوان یک حزب
لبنانی هیچ اطلاعی از اختلافات دولت یمن با الحوثی و گروه وی نداریم و این
موضوع ارتباطی نیز به ما ندارد. من میدانم که حزبالله با نظم و ترتیب
است و گمان نمیکنم که اعضایی از حزبالله در یمن مشغول فعالیت باشند.
برخی
کشورهای خلیج فارس از جمله بحرین نیز گفتند که برخی گروههای مخالف دولت
در لبنان توسط حزبالله آموزش دیده میشوند تا دست به تحرکاتی بزنند. این
اظهارات رسمی نبود و رسانهها به این پرداختند ولی من توضیح میدهم که هیچ
فرد معارض بحرینی هرگز و هرگز از حزبالله آموزش نظامی نگرفته و چنین
درخواستی نیز هرگز ارائه نشده و اگر هم ارائه شده بود ما قطعا با اجابت آن
مخالفت میکردیم.
در هر حال من میخواهم بگویم که بر ما چیزی بیش از
توان ما تحمیل نکنید. ما حزبی لبنانی با استراتژی مشخص هستیم و هر چه
انجام دهیم را با شجاعت میپذیریم و پیامدهای آن را نیز بر عهده میگیریم
و با شفافیت کامل عمل میکنیم.
با استفاده از این حادثه من میگویم هر
آنچه در رسانهها توسط سازمانهای اطلاعاتی منتشر میشود اشتباه است و ما
هرگز قصد ورود به تنش با دیگران را نداریم و چارچوب فکری و عقیدتی و فقهی
و جهادی ما نیز مشخص است. ما در سختترین روزهای جنگ تابستان 2006 که زیر
شدیدترین حملات هوایی قرار داشتیم من علنا گفتم که ما از دولتمردان عرب
هیچ چیز نمیخواهیم جز اینکه دست از سر ما بردارند. ما نه نیاز به حمایت
مالی و نه حمایت سیاسی و نظامی دولتهای عربی نداریم و فقط میخواهیم که
به ما اتهامات بیاساس نزنند. این در مورد حزبالله است ولی در مورد
فلسطین ما از این دولتها انتظار داشته و میخواهیم که به آنها کمک کنند
تا فلسطینیان قادر به زندگی شوند.
امروز فردی مثل لیبرمن ظاهر شده و به
صراحت با همه چیز مخالفت میکند. اسراییل دست به رزمایشهایی میزند و ما
نمیدانیم برای منطقه و کشورهای آن چه برنامهای دارد. ما به خاطر ترکیب
دولت جدید اسراییل در مرحله حساس و خطرناکی قرار داریم و باید متوجه
مسئولیتهای خود باشیم. به جای اینکه جنبشهای مقاومت را مورد حمایت قرار
دهیم نباید به آنها حمله کنیم.
در پایان این موضوع میگویم ما خواستار
ورود به تنش با دولت مصر نیستیم و فقط با این کشور در موضعگیری آن در قبال
غزه مخالف هستیم. توصیه میکنم که این موضوع با عقلانیت و آرامش حل و فصل
شود چرا که هرگونه تنش در هر نقطهای از کشورهای اسلامی و عربی و بین
برادران مسلمان به سود اسراییل است.
دو موضوع نیز در مورد لبنان قصد
دارد بگویم. اول مجلس نمایندگان. من دفعه قبل گفتم که انتخابات پارلمانی
آتی بسیار مهم است زیرا وظایف مهمی دارد. برخی در لبنان که آنها اهل فتنه
میخوانم تلاش کردند تا از سخنان من استفاده کرده و بر آن توطئهای سیاسی
در زمینه اختلاف میان حزبالله و میشل سلیمان رییسجمهور لبنان بنا کنند.
آنها گفتند اگر حزبالله اکثریت مجلس را بر عهده بگیرد، سلیمان را از کار
برکنار کرده تا میشل عون به ریاست جمهوری برسد.
برخی واقعا قصد ندارند
لبنان روی آرامش را ببیند و همواره دنبال فتنهافکنی و توطئه هستند. شرایط
منطقهای اکنون به سود آنها نیست و دچار تنش شدهاند. من در سخنرانی قبلی
خود به صراحت گفتم انتخابات آتی بسیار مهم است. در انتخابات فرض بر این
است که به شکل دموکراتیک انتخاب شده و دولت جدیدی را تشکیل دهد که زندگی
سیاسی جدیدی را ایجاد کند.
من در شرح وظایف مهم مجلس گفتم که مجلس
رییسجمهور و نخستوزیر را انتخاب کرده و نقش اصلی را در تعیین بودجه و
قراردادها و غیره دارد.
هر کسی که عربی بلد است به راحتی میفهمد که
این متن هیچ اشارهای به این امر ندارد که مجلس جدید (در صورت پیروزی ما)
قصد تغییر رییسجمهور را دارد.
ما در کمال راحتی و با باور خود، میشل
سلیمان را انتخاب کردیم و حتی اعضای فراکسیون میشل عون نیز به میشل سلیمان
به عنوان رییسجمهور توافقی رای دادند. حتی یک لحظه هم ما به تغییر میشل
سلیمان فکر نکردیم و روابط بسیار خوبی نیز با ایشان از زمان فرماندهی ارتش
داریم که برخی روزنامهنگاران و سیاستمداران خبیث قادر به تخریب آن نیستند.
نکته
آخر اینکه برخی رسانهها و سیاستمداران سعی کردند بگویند نامزدی دو نفر از
اعضای جنبش امل در بیروت در مقابله با حزبالله بود. من میگویم که این
نامزدی در هماهنگی با حزبالله بود و ما توافق کردیم که امل دو نفر را از
دایره دوم بیروت نامزد انتخابات کند.
بین حزبالله و جنبش امل هیچ
اختلافی حتی جزئی در مورد انتخابات و همپیمانیها وجود ندارد. بین
حزبالله و جریان آزاد ملی نیز اختلافی وجود ندارد.
در تشکیل کمیتههای
انتخاباتی ممکن است بحثهایی در برخی مناطق داشته باشیم که البته هیچ
ارتباطی به اختلاف یا تنش ندارد و با آرامش و حس مسئولیت میان اعضای
اپوزیسیون حل و فصل میشود. به هر حال این انتخابات است و برخی تلاش دارند
چهرهای نامناسب از برخی گروهها نشان دهند.
ما در حال تعامل و همکاری
با همپیمانان خود هستیم و سعی داریم چند اختلاف جزئی را نیز برطرف کنیم
تا انتخاباتی پاک و دموکراتیک برگزار شده تا اکثریت پارلمانی جدیدی ایجاد
شود ".
گزارش فارس به نقل از پرس تی وی، دبیرکل حزبالله در این سخنان تلویزیونی
به اتهامات مصر علیه حزبالله پاسخ داده و در دو بخش دیگر در مورد
انتخابات پارلمانی لبنانی سخنانی را ایراد کرد. ترجمه متن کامل اظهارات
سید حسن نصرالله به شرح زیر است:
"من قصد داشتم در این روزها در مورد
انتخابات و برنامه حزبالله برای انتخابات پارلمانی سخن بگویم ولی آنچه
ظرف چند روز گذشته در اتهامات مصر به حزبالله و شخص من اتفاق افتاد به
نظرم فراتر از آن است که با بیانیه بخواهیم به آن پاسخ دهیم و برای همین
من تصمیم گرفتم شخصا پاسخ این اتهامات را بدهم.
آنچه گذشت: در تاریخ
19/11/2008 یعنی یک ماه قبل از شروع جنگ اسراییل علیه غزه، دولت مصر یک
شهروند لبنانی را دستگیر کرد. رسانهها گفتند که یک لبنانی و چند فلسطینی
و مصری به اتهام انتقال سلاح به غزه از مرز مصر دستگیر شدهاند. برخی
رسانهها در آن زمان گفتند که شهروند لبنانی مزبور وابسته به حزبالله
است. ما به این امر و ادعا پاسخ ندادیم و از طریق خانواده فرد بازداشت
شده و تدابیر قانونی اقدام کردیم. یک ماه بعد دشمن صهیونیستی جنگی وحشیانه
را علیه غزه شروع کرد و موضعگیریهای مصر و حزبالله نیز برای همه مشخص
بود؛ به گونهای که حزبالله خواستار بازگشایی گذرگاه رفح و خاتمه محاصره
مردم غزه بود. وقتی مصر با این خواسته مخالفت کرد، ما تمام کسانی که غزه
را محاصره کرده و درها و گذرگاهها را بر روی آنها بستهاند محکوم کردیم.
پس
از آن با تلاش دستگاه اطلاعات مصر و دولت این کشور حملاتی علیه حزبالله و
شخص من سازماندهی شد و من متهم به مزدوری ایران شدم. ما این واکنش را درک
کردیم و این بهای طبیعی موضعگیری ما در قبال غزه بود. ما برای بیشتر از
این نیز آماده بودیم. آنچه قابل توجه بود اینکه حجم حملات رسانهای و
تبلیغاتی مصر علیه حزبالله و حماس و مقاومت که مخصوصا علیه حزبالله
بسیار شدید بود، بسیار زیاده از حد بود. بیانیههایی عجیب صادر شد و مثلا
دویست عالم دین سنی، رییسجمهور مصر را مرتد خواندند ولی مصر موضعگیری
خاصی علیه این گونه بیانیهها نکرد و تنها به اظهارات و خواستههای
حزبالله پرداخت؛ زیرا تنها قصد داشت دوستی خود با آمریکا و اسراییل را
ثابت کند.
پس از خاتمه جنگ، شرایط اندکی آرام شد و فضا در برابر آشتی
کشورهای عربی باز شد که ما نیز از آن استقبال کردیم. تا اینکه دو روز قبل
دادستان مصر طی بیانیهای مجموعهای از اتهامات را متوجه حزبالله کرد.
این اتهامات به شکل اساسی بدین گونه بود که عبدالمجید محمود گفت
بازجوییها بیانگر این است که شهروند لبنانی بازداشت شده قصد داشت به
تحرکاتی علیه استقرار و امنیت عمومی کشور زده و گروهی را آموزش نظامی بدهد
تا دست به عملیاتهای مختلفی بزنند. وی همچنین شهروند لبنانی را متهم به
تلاش برای گسترش تشیع در مصر کرده و افزود که دبیرکل حزبالله یک فرد
بلندپایه را پس از سخنرانی خود در روز عاشورا مامور تحرکاتی در مصر کرد که
49 نفر در این زمینه فعال شدند و دستگاه قضایی موفق به کشف این پروژه شد
(و البته طبیعی است که از حضور وکلا در جلسات جلوگیری شد).
در بخش دوم
قصد دارم توضیحاتی بدهم. طبیعی است که ما بسیار صادق هستیم و بسیار راحت
حرف خود را میزنیم. به همین دلیل میگویم که فرد بازداشت شده عضو
حزبالله است و ما از این امر خجالت نمیکشیم. ثانیا آنچه که او در مرز
مصر و غزه انجام میداد تلاشی لوجستیکی برای کمک به غزه بود و جالب اینکه
رسانههای مصری و دادگستری این کشور هیچ اشارهای به این امر نکردند. آنها
بار اول گفتند که فرد بازداشت شده قصد قاچاق سلاح به غزه را داشت ولی در
بار دوم هیچ نکتهای در این خصوص بیان نشد در حالیکه تنها چیزی که اتفاق
افتاده بود همین بود. سوم اینکه تمامی اتهاماتی که در بیانیه دادستان مصر
ایراد شده، توهم و اتهامزنی بیمورد و بیاساس است.
خدشهدار کردن
چهره حزبالله به عنوان مقاومت عملی نیست چرا که ملت مصر احترام زیادی
برای مقاومت علیه اسراییل قائل است. با این حال هدف از این بیانیه و
تحرکات جدید مصر خدشهدار کردن چهره حزبالله در برابر مردم مصر و در درجه
دوم خدمت کردن به آمریکا و اسراییل در پروندهها و برنامههای این دو برای
منطقه است.
چهارم اینکه عدد افرادی که فرد لبنانی با آنها تعامل میکرد
به ده نفر هم نمیرسید و من نمیدانم چطور دادستان مصر از پنجاه نفر سخن
میگوید.
پنجم، صریح و واضح میگویم که اگر کمک به برادران محاصره شده
فلسطینی که توسط اسراییل کشته میشوند، جنایت است؛ من رسما به ارتکاب این
جنایت اعتراف میکنم و این را عملی در راستای نزدیک شدن به خدا میدانیم و
این تهمتی که به ما وارد شده باعث افتخار ماست. این اولین باری نیست که ما
برای کمک به ملت فلسطین تلاش میکنیم. آن کسی که باید متهم و محکوم شود،
نظام مصر است چرا که هنوز غزه را در محاصره دارد در حالیکه غزه امروز بیش
از هر روز دیگری نیاز به کمک دارد و شرایط انسانی و اجتماعی فاجعهباری
دارد.
نظام مصر باید محکوم شود چرا که روز و شب مشغول از بین بردن
تونلهای فلسطینی به عنوان تنها مجرای ارتباط غزه با جهان خارج است. اگر
دقت کنید این تونلها فقط برای انتقال سلاح نیست بلکه مواد غذایی و
بهداشتی هم از این تونلها منتقل میشود ولی نظام مصر در همکاری با
اسراییل حتی این گذرگاه و راه ارتباطی باریک را نیز از بین میبرد و با
کمک تجهیزات پیشرفته آمریکایی در از بین بردن آنها میکوشد.
ما منتظر
بودیم که نتیجه تحولات بزرگ منطقه و فلسطین باعث شود تا رهبری مصر
دولتهای عربی را دعوت کند تا تدابیر لازم برای مقابله با این تغییرات به
خصوص در سایه روی کار آمدن دولت تندروی اسراییل بررسی کنند ولی متاسفانه
دولت مصر هنوز سر جای اول خود بوده و به استراتژی خود در قبال جنبشهای
مقاومت از جمله حزبالله ادامه میدهد.
در بازگشت به اتهامات باید
بگویم دادستان مصر گناهی ندارد چرا که سازمان اطلاعات مصر این بیانیه را
به وی داد تا بخواند. بازداشت فرد لبنانی قبل از جنگ صورت گرفت، گویی ما
از زمان شروع جنگ اطلاع داشتیم و یک نفر را برای کنترل شرایط ارسال کرده
بودیم. من توصیه میکنم که مسئولان مصری مقداری فیلم و سریال ببینند تا با
سناریو نویسی بیشتر آشنا شوند.
موضعگیری که ما در قبال جنگ علیه غزه داشتیم، یک موضعگیری سیاسی بود. ما حتی مانع ایجاد مشکل در برابر سفارت مصر در بیروت شدیم.
اما
در مورد گسترش تفکر شیعی در مصر باید بگویم این ادعا بسیار عجیب است.
حزبالله با علما و سازمانهای وابسته به خود در لبنان قصد گسترش تفکر
شیعی را ندارد حال چگونه یک جوان را به مصر فرستادیم تا تفکر شیعی را در
این کشور گسترش دهد؟!
ما به این اتهامات عادت کردیم. حزبالله با تمامی
دستاوردهای خود ظرف مدت گذشته اکنون متهم است. شما دقت کنید که روزنامه
واشنگتن پست و نه روزنامه تشرین سوریه یا کیهان ایران چگونه از حزبالله
و پیروزی در برابر اسراییل سخن گفته که دولت آمریکا مشغول بررسی شیوه جنگی
حزبالله برای استفاده خود است.
در قبال این امر ما چه میتوانیم
بگوییم؟ حزبالله شفاف بوده و فداکاریهای زیادی انجام داده و احترام
زیادی در جهان عرب دارد. حال اتهام گسترش تشیع دیگر ارزش پاسخگویی ندارد.
باقی اتهامات نیز بیاهمیت است. ما را متهم به مزدوری ایران کردند. ارتباط با ایران برای ما افتخار است.
ما
در تمامی نظرسنجیهای بیطرفانه یا حتی مخالف دیدیم که مشخص شده محبوبیت
چهرهها و جنبشهای مقاومت روز به روز بیشتر میشود و حتی در خانه رهبران
عربی این محبوبیت زیاد شده است.
نکته آخر تلاش مصر برای ایجاد چهرهای
از حزبالله است که گویی مشغول تشکیل گروههایی در کشورهای عربی برای از
بین بردن نظامها و ایجاد اغتشاش و از بین بردن امنیت کشورهای عربی است.
با
عذرخواهی از جریان القاعده باید بگویم تشبیه حزبالله و حماس امری واقعا
غریب است. القاعده با برنامه خود قصد دارد در تمامی کشورها و مناطق وارد
جنگ شود ولی در مورد حزبالله این امر فرق دارد و من توضیح میدهم.
حزبالله قصد ندارد با هیچ نظامی در جهان عرب یا در کل جهان وارد جنگ شود
که البته اسراییل از این امر مجزا است و اختلاف ما با دولت آمریکا هم به
خاطر سیاستهای آن است.
ما قصد ورود به هیچ تنش نظامی یا سیاسی یا
اجتماعی با کشورهای عربی را نداریم. حتی در زمینه رسانهای نیز ما تلاش
داریم تا وارد تنش با کشورهای عربی نشویم. در مورد ملتهای عرب باید بگویم
که ما روابط دوستانه طبیعی با ملتها داریم و صریح هستیم. ممکن است
جنبشهایی در کشورهای عربی وجود داشته باشند که از ما بخواهند به آنها در
مبارزه با نظامهای عربی کمک کنیم ولی ما قادر نیستیم چرا که یک ماموریت
بیشتر نداریم. ما یک حزب لبنانی هستیم که برخلاف آنچه تبلیغ میشود
بازوهای منطقهای و جهانی نداریم. ما هیچ شعبهای در نقاط جهان نداریم.
اعضا و رهبران این حزب لبنانی هستند و آرمان اصلی که باعث ایجاد و تشکیل
حزبالله و تمامی تحرکات آن شد، آزادی زمین و حمایت از لبنان و جلوگیری از
برنامههای اسراییل برای منطقه و ملتهای آن است. نظام موجود در کشورهای
عربی هر آنچه که باشد به ما ارتباطی ندارد.
حتی در عراق پس از تشکیل
دولت و مسائل پس از آن از ما خواستند موضعگیری کنیم ولی ما گفتیم که به ما
هیچ ارتباطی ندارد. ما از مقاومت عراق در برابر اشغالگران حمایت میکنیم
ولی امور سیاسی عراق واقعا به ما ارتباطی ندارد. ممکن است جنبشهای معارضه
از این سخن ناراحت شوند ولی ما واضح و آشکار صحبت میکنیم. آنها میگویند
ما در جنگ تابستان 2006 از شما حمایت کردیم و اکنون که نیاز به حمایت شما
در برابر نظام خود داریم شما کاری نمیکنید. توضیح ما این بود که همکاری
ما و شما در برابر دشمن مشترکی به نام اسراییل بود و مسائل داخلی شما
ارتباطی به ما ندارد. اگر ما بتوانیم نقش مثبتی ایفا کنیم باعث خوشحالی
ماست ولی وارد شدن به تنشها و دست زدن به تحرکات هدف ما نیست؛ چرا که ما
یک حزب صرفا لبنانی هستیم و بر اساس مبناهای فکری و شرعی و عقیدتی خاصی
فعالیت میکنیم.
اولویتها و ایدههای ما خاص است و به تکلیف و وظیفه
خود عمل میکنیم. به همین دلیل در مواجهه با اسراییل و طرحهای آن، کمک به
برادران فلسطینی تکلیف شرعی ماست کما اینکه وظیفه دیگر ملتها و کشورها
نیز هست.
در این زمینه همچنین باید بگویم چند هفته قبل روزنامه الحیات
از رییسجمهور یمن پرسید که آیا گروه الحوثی مورد حمایت حزبالله است و
رییسجمهور پاسخ داد این کمک مستقیم نیست، بلکه از طریق اعضای وابسته به
حزبالله انجام میگیرد.
در هر حال او حزبالله و رهبری آن را مستقیما
متهم نکرد. اگر او اطلاع خاصی از این امر دارد ما میتوانیم نمایندهای را
به سفارت یمن بفرستیم تا از موضوع آگاه شود؛ ولی ما به عنوان یک حزب
لبنانی هیچ اطلاعی از اختلافات دولت یمن با الحوثی و گروه وی نداریم و این
موضوع ارتباطی نیز به ما ندارد. من میدانم که حزبالله با نظم و ترتیب
است و گمان نمیکنم که اعضایی از حزبالله در یمن مشغول فعالیت باشند.
برخی
کشورهای خلیج فارس از جمله بحرین نیز گفتند که برخی گروههای مخالف دولت
در لبنان توسط حزبالله آموزش دیده میشوند تا دست به تحرکاتی بزنند. این
اظهارات رسمی نبود و رسانهها به این پرداختند ولی من توضیح میدهم که هیچ
فرد معارض بحرینی هرگز و هرگز از حزبالله آموزش نظامی نگرفته و چنین
درخواستی نیز هرگز ارائه نشده و اگر هم ارائه شده بود ما قطعا با اجابت آن
مخالفت میکردیم.
در هر حال من میخواهم بگویم که بر ما چیزی بیش از
توان ما تحمیل نکنید. ما حزبی لبنانی با استراتژی مشخص هستیم و هر چه
انجام دهیم را با شجاعت میپذیریم و پیامدهای آن را نیز بر عهده میگیریم
و با شفافیت کامل عمل میکنیم.
با استفاده از این حادثه من میگویم هر
آنچه در رسانهها توسط سازمانهای اطلاعاتی منتشر میشود اشتباه است و ما
هرگز قصد ورود به تنش با دیگران را نداریم و چارچوب فکری و عقیدتی و فقهی
و جهادی ما نیز مشخص است. ما در سختترین روزهای جنگ تابستان 2006 که زیر
شدیدترین حملات هوایی قرار داشتیم من علنا گفتم که ما از دولتمردان عرب
هیچ چیز نمیخواهیم جز اینکه دست از سر ما بردارند. ما نه نیاز به حمایت
مالی و نه حمایت سیاسی و نظامی دولتهای عربی نداریم و فقط میخواهیم که
به ما اتهامات بیاساس نزنند. این در مورد حزبالله است ولی در مورد
فلسطین ما از این دولتها انتظار داشته و میخواهیم که به آنها کمک کنند
تا فلسطینیان قادر به زندگی شوند.
امروز فردی مثل لیبرمن ظاهر شده و به
صراحت با همه چیز مخالفت میکند. اسراییل دست به رزمایشهایی میزند و ما
نمیدانیم برای منطقه و کشورهای آن چه برنامهای دارد. ما به خاطر ترکیب
دولت جدید اسراییل در مرحله حساس و خطرناکی قرار داریم و باید متوجه
مسئولیتهای خود باشیم. به جای اینکه جنبشهای مقاومت را مورد حمایت قرار
دهیم نباید به آنها حمله کنیم.
در پایان این موضوع میگویم ما خواستار
ورود به تنش با دولت مصر نیستیم و فقط با این کشور در موضعگیری آن در قبال
غزه مخالف هستیم. توصیه میکنم که این موضوع با عقلانیت و آرامش حل و فصل
شود چرا که هرگونه تنش در هر نقطهای از کشورهای اسلامی و عربی و بین
برادران مسلمان به سود اسراییل است.
دو موضوع نیز در مورد لبنان قصد
دارد بگویم. اول مجلس نمایندگان. من دفعه قبل گفتم که انتخابات پارلمانی
آتی بسیار مهم است زیرا وظایف مهمی دارد. برخی در لبنان که آنها اهل فتنه
میخوانم تلاش کردند تا از سخنان من استفاده کرده و بر آن توطئهای سیاسی
در زمینه اختلاف میان حزبالله و میشل سلیمان رییسجمهور لبنان بنا کنند.
آنها گفتند اگر حزبالله اکثریت مجلس را بر عهده بگیرد، سلیمان را از کار
برکنار کرده تا میشل عون به ریاست جمهوری برسد.
برخی واقعا قصد ندارند
لبنان روی آرامش را ببیند و همواره دنبال فتنهافکنی و توطئه هستند. شرایط
منطقهای اکنون به سود آنها نیست و دچار تنش شدهاند. من در سخنرانی قبلی
خود به صراحت گفتم انتخابات آتی بسیار مهم است. در انتخابات فرض بر این
است که به شکل دموکراتیک انتخاب شده و دولت جدیدی را تشکیل دهد که زندگی
سیاسی جدیدی را ایجاد کند.
من در شرح وظایف مهم مجلس گفتم که مجلس
رییسجمهور و نخستوزیر را انتخاب کرده و نقش اصلی را در تعیین بودجه و
قراردادها و غیره دارد.
هر کسی که عربی بلد است به راحتی میفهمد که
این متن هیچ اشارهای به این امر ندارد که مجلس جدید (در صورت پیروزی ما)
قصد تغییر رییسجمهور را دارد.
ما در کمال راحتی و با باور خود، میشل
سلیمان را انتخاب کردیم و حتی اعضای فراکسیون میشل عون نیز به میشل سلیمان
به عنوان رییسجمهور توافقی رای دادند. حتی یک لحظه هم ما به تغییر میشل
سلیمان فکر نکردیم و روابط بسیار خوبی نیز با ایشان از زمان فرماندهی ارتش
داریم که برخی روزنامهنگاران و سیاستمداران خبیث قادر به تخریب آن نیستند.
نکته
آخر اینکه برخی رسانهها و سیاستمداران سعی کردند بگویند نامزدی دو نفر از
اعضای جنبش امل در بیروت در مقابله با حزبالله بود. من میگویم که این
نامزدی در هماهنگی با حزبالله بود و ما توافق کردیم که امل دو نفر را از
دایره دوم بیروت نامزد انتخابات کند.
بین حزبالله و جنبش امل هیچ
اختلافی حتی جزئی در مورد انتخابات و همپیمانیها وجود ندارد. بین
حزبالله و جریان آزاد ملی نیز اختلافی وجود ندارد.
در تشکیل کمیتههای
انتخاباتی ممکن است بحثهایی در برخی مناطق داشته باشیم که البته هیچ
ارتباطی به اختلاف یا تنش ندارد و با آرامش و حس مسئولیت میان اعضای
اپوزیسیون حل و فصل میشود. به هر حال این انتخابات است و برخی تلاش دارند
چهرهای نامناسب از برخی گروهها نشان دهند.
ما در حال تعامل و همکاری
با همپیمانان خود هستیم و سعی داریم چند اختلاف جزئی را نیز برطرف کنیم
تا انتخاباتی پاک و دموکراتیک برگزار شده تا اکثریت پارلمانی جدیدی ایجاد
شود ".