سفارش تبلیغ
صبا ویژن

87/11/9
7:55 عصر

شیپور جنگ!...

بدست بند‍ۀ خدا در دسته مقالات-غزه-ظلم ستیزی-وحدت-شبهات-


سلام علیکم، بدون تسدیع وقت توجهتون رُ به مقاله ای از وبلاگ خودنویس جلب میکنم ، برای سلامتی و توفیق نویسندش صلوات بفرستید...


بسم الله الرئوف

 

چند
هفته ای از آغاز تجاوز آشکار و ناجوانمردانه رژیم غاصب صهیونیستی به نوار
غزه میگذرد و پیروزی مقاومت غزه بر ارتش تا دندان مسلح اسرائیل طبل رسفایی
سران بی غیرت عرب و حامیان بین المللی این رژیم اشغالگر را به صدا در
آورده.

دوستی
میگفت باید این اتفاق می افتاد تا خون های به ناحق ریخته شده به مثابه
فرقانی باشند که حق را از باطل جدا میکند که در این روزگار این دو سخت به
هم درآمیخته اند.

 وچه زیبا گفت شهید چمران که:

"آنگاه که شیپور جنگ نواخته می شود شناختن مرد از نامرد آسان میشود، پس ای شیپورچی بنواز"

دوستان، شیپور جنگ نواخته شد و صف مردان در مقابل نامردان شکل گرفت، اما من وتو کجای این صف ایستادیم؟ من تو که صدای یا لیتنا کنّا معکمان گوش خلق الله را پاره کرده آیا در صف حسینیم؟ و چه دلنشین گفت رسول رحمة للعالمین که "حاسبوا قبل ان تحاسبوا". پس بیایید که ما هم حسابگر اعمال خود باشیم و در صورت لزوم به اصلاح و بازگشت بپردازیم که اگر دیر شود . . .

و
اما صف مردان، صف حقیقت در مقابل کفر، صف امت رسول الله در مقابل لشکری که
به ظاهر از یک کشور ولی در حقیقت تجهیز شده توسط بزرگترین کمپانی های
اسلحه سازی جهان و حمایت شده توسط اروپا و امریکا و سران خائن عربی بودند
. . .  و در هزاران کیلومتر دور تر از این حمام خون، در
ایران. خوشا به غیرت زنان و کودکان این سرزمین که همچون فاطمه و فرزندانش
باطل را بر نتابیدند و لحظه ای آرام نماندند و هم صدا با تمام آزادگان
جهان خروشیدند و  به جا آوردند آنچه را ولی فقیه زمانشان واجب کرده بود :

"همه‌ی مجاهدان فلسطین و همه‌ی مؤمنان دنیای اسلام به هر نحو ممکن موظف به دفاع از زنان و کودکان و مردم بی‌دفاع غزه‌اند و هر کس در این دفاع‌ مشروع و مقدس کشته شود شهید است و امید آن خواهد داشت که در صف شهدای بدر و اُحد در محضر رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ محشور شود."

 

و
امروز و در این مقاله خطاب من به دوستانی است که هرچند تعدادشان کم است،
ولی سکوتشان نشانه ایست از نا آگاهیشان. دوستانی که بعضا در لباس مذهب و
سیمای دینداران کلماتی را بازگو میکنند که شاید ندانند عین این کلمات از
دهان چه انسانهای ملحد و معاندی خارج شده و به قول دوستان نمی دانند که از
کجا بازی خورده اند.

دوستان، از تعارف کم کرده و برمبلغ افزاییم. روی صحبت من با کسانیست که به  بهانه واهی و غلط ناصبی بودن مردم غزه و عناد آنها با اهل بیت، چه از روی جهل و چه از روی غرض ورزی در مقابل این جنایت عظیم، همچون سران
خائن وبی غیرت عربی و بسیاری از کشور های غربی سکوت کردند. گرچه من به
وجود وجدان انسانی و روح حق طلبی در این دوستان شک دارم، اما وظیفه خود
میدانم که با ارائه مدارکی محکم و مستدل به ردّ این ادعای واهی بپردازم و
حجت را بر این دوستان تمام کنم که اگر روحی حق طلب داشته باشند هنوز فرصت
برای جبران اهمال کاریها و  ساده انگاریها وجود دارد:

 

1-نگاه اسلام به "مظلوم": بسیاری
از احکام و توصیه های اسلام در باره مظلوم به دین و مذهب طرف مورد ظلم
قرار گرفته ربطی ندارد این مطلب انقدر واضح و روشن است که به ذکر نمونه ای
اکتفا میکنم، به عنوان مثال جمله مشهور حضرت امیر المومنین که میفرمایند "کونوا للظالم خصماً و للمظلوم عوناً" فاقد قید عقیدتیست .

نکته دیگر اینکه طبق آمار حدود 300-400 کودک بیگناه در این جنگ به شهادت رسیدند، کودک از ناصبی و دشمن اهل بیت چه میداند؟ در بدترین حالت دوستانی که سکوت کرده اند در این مورد مسئولند، چرا که
روایتی از رسول الله می خواندم که ایشان با این مضمون فرمودند : اگر کسی
در مقابل کشتن بیگناهی یا ظلم به مظلومی بتواند قدمی بردارد و این کار را
نکند، هم او به اندازه سکوت وغفلتش در ریختن خون بیگناه مسئول است. دوستان من اگر چنین باشد . . .

 

2- مسئله ولایت پذیری: ولی
امر مسلمین جهان حضرت ایت الله خامنه ای طی دو پیام محکم و واضح به تبیین
جبهه حق پرداختند و با دفاع محکم و قاطع از مقاومت فلسطین حجت را بر
مدعیان طبعیت از ولایت فقیه تمام کردند. سوال من این است که چرا عده قلیلی
از دوستانی که داعیه دین و ولایت را دارند و از همین رو کمک به مردم
فلسطین را به دلیل واهی ناصبی و دشمن اهل بیت بودن جایز نمیدانند چرا در
مقابل این موضع گیری قاطع و شفاف این رهبر آگاه و فرزانه سکوت کردند؟ آیا
درست نیست که بگوییم پیروی آنها از ولایت فقیه مانند پیروی اهل کوفه از حسین است؟
حسین را تا جایی همراهی میکنند که برایشان هزینه مالی و جانی نداشته
باشند، اینها همان راحت طلبانی هستند که علی را به خاطر عدالتش بر نتافتند
و به حسین به این دلیل پشت کردند که شهوت حبّ جان و افزونی اموال چشمشان
را کور کرده بود، مگر نه این است که کل یوم عاشورا و کل عرض کربلا؟ پس
آنهایی که سنگ حسین را به سینه میزنند سکوتشان به چه معناست؟ سینه زدن و
هیئت رفتنشان آیا دروغ نیست؟ سکوت اینها مانند کسانی میمانند که در صف یزید ایستادند و درست است که از بعضی حتی تیری به سمت حسین پرتاب نکردند، اما سکوت
کردند، که امام باقر به یکی از این افراد که با حالت ندامت نزد امام آمده
بود فرمودند: دور شو از من که اگر شما سیاهی لشکر ها نبودید اینچنین
نمیشد.

 

3- مسئله بنیادین وحدت: به
یاد تاریخ افتادم وسادگی و هرزگی استدلال های این قبیل افراد. در زمانه ای
که شش قرن از آن می گذرد، سه امپراطوری در جهان بود که ایران وعثمانی و
هند بود و لاغیر.
و با دسیسه چینی های استعمار پیر چنان شد که این
سه قدرت از هم پاشیده و تجزیه شد و اینها تبدیل به بیش از بیست کشور
وابسته به غرب شدند وفراماسونرها وبهائیان سوگلی استعمار وارباب مسلمانان
شیعه وسنی در این سه کشور شدند
!

اما
بعد از سالها خفت و خواری، با پیدایش انقلاب اسلامی، رهب این انقلاب امام
خمینی از اول تاکیدشان رو وحدت بود. تشخیص داد که دشمن، کس دیگری است. یک
تقسیم بندی جدید را مطرح کرد. در پیام هایش روی "اسلام ناب" تأکید می کرد.
روی وحدت خیلی تأکید داشت. خیلی ها فشار آوردند که تو برای مقاصد سیاسی،
از شیعه عقب نشینی می کنی و... و ما امروز به وضوح می بینیم که نتیجه ی
وحدت کاملاً به نفع شیعه (و به تعبیر صحیح تر به نفع انسان) تمام شده وبا
ادامه دادن راه ایشان توسط رهبر فرزانه انقلاب، مشاهده میکنیم که هنوز هم
نقطه متمرکز قدرت غرب برای تضعیف قدرت جهان اسلام همین تفرقه افکنیهاست
.

اخیرا منوشه امیر، کارشناس و جاسوس اسرائیلی در مصاحبه با بخش فارسی رادیو آمریکا گفته است: «ایران دارد برای قاتلان
امام حسین دل می سوزاند و به آنان کمک می کند!" حرف من این است دوستان،
ببینید این حرف از دهان چه کسانی بیرون میآید. چرا من و تو باید همان نقشی را بازی کنیم که دشمنانمان انتظار دارند و از روی جهالت به اهداف آنها تحقق ببخشیم؟
مگر نه این است که امیر المومنین فرمودند حق را از روی طرفدارانش بشناس و
باطل را نیز، حال ببینید چه کسانی از این ایده طرفداری میکنند. یاد امام
عزیز بخیر که به ما آموخت: همین که امروز دشمن صهیونیستی
 تلاش می کند که پیوند ما وبرادران فلسطینی ولبنانی را برهم بزند، نشانه صحت عملکرد ماست. برخی جاهلان وعامدان هم،هرچه میخواهند بگویند .می
گویند امام زمان علیه السلام که ظهور کنند، خیلی شیعه ها در مقابل شان
خواهند ایستاد، و خیلی غیرمسلمان ها (چه برسد به سنی ها) شیعه خواهند شد و
سرباز حضرت. جریان ظهور، جریان حرکت به سمت وحدت است. و وحدت احساس نیاز مشترک بشریت است از هر دین و مذهبی که باشند
.

 

4- و اما مطلب آخر، دلایل رد ادعای ناصبی بودن مردم غزه: اولا برای من جالب است که در کشورهای عربی که عمدتا سنی مذهب هستند،حماس
یک گروه شیعی تند رو تحت حمایت ایران معرفی می شود و در کشورهای شیعی چون
ایران، حماس و مردم فلسطین ضد شیعی و یزید پرست معرفی میشوند!!! دوستان
مسلّم است که این قضیه از جایی دیگر آب میخورد، اصل قضیه برای مخالفان،
مقاومت غزه است که باید خاموش شود. اگر حماس و مردم غزه ضد شیعی و ناصبی
بودند، چرا باید سران عربی و وهابیون که بیشترین عناد را با تشیع دارند
برای نابودیش حتی اسرائیل را حمایت مالی و سیاسی کنند، قضیه خیلی روشن تر
از این حرف هاست.

حماس که در انتخابات پیروز شد، بنیامین نتانیاهو گفت : ایران در مرز اسرائیل، دولت تشکیل داد! خالد مشعل نفر
اول حماس- می گوید پدر معنوی ما امام خمینی است! این ها چه جور ناصبی هایی
هستند که نفر اول شان می گوید "بعد از انقلاب اسلامی، ملت فلسطین فهمید که
باید راه امام حسین را انتخاب کند" ؟
!

از آن طرف برای دلسردی شیعیان و عدم حمایت آنان از این جنبشهای فلسطینی، بحث
ناصبی بودن و یا عزاداری برای صدام ملعون را مطرح می کنند، درست مانند طرح
عرب ستیزی که از طریق ماهواره ها و سایتها و... در کشورمان ترویج می شود،  در
مورد برگزاری عزاداری برای صدام ملعون در فلسطین نماینده جنبش حماس در
ایران در همان روزها در مصاحبه با روزنامه همشهری اعلام کرد این یک شایعه
و تهمت برای دلسردی ایرانیان است
. کسانی
برای صدام مراسم برگزار کردند که از حزب بعث فلسطین و جنبش فتح بودند،
فراتر از این حرف ها حتی اگر عده ای از این مردم از صدام حمایت میکردند
بنده به آنها حق میدهم، به این دلیل که اولا صدام در جریان جنگ کویت به
سمت اسرائیل موشک شلیک کرده بود و چه راست و چه دروغ از مردم فلسطین حمایت
میکرد و از طرفی در طی حیات نکبت بارش تبلیغات رسانه های عربی به سمت بزرگ
جلوه دادن صدام به عنوان یک رهبر شیعی در مقابل سید حسن نصر الله بود چرا
که صدام به دروغ داعیه تشیع داشت. حال اگر عده ای که اصلا معلوم نیست از
چه گروهی هستند از صدام طرفداری کنند آیا دلیل بر ناصبی بودن مردم فلسطین
میشود؟ که با استدلال بر اینکه صدام خود داعیه تشیع داشت این دلیل ردیّ بر
ناصبی بودن آنهاست!

در مورد شبهه ناصبی بودن مردم فلسطین، شهید مطهری در سال ???? سخنانی داشته اند که در ادامه آن را می خوانیم:

«یک
وقتی شایع بود و شاید هنوز هم در میان بعضیها شایع است‏، یک وقتی دیدم یک
کسی می‏گفت: این فلسطینیها ناصبی هستند. ناصبی‏ یعنی دشمن علی علیه
السلام. ناصبی غیر از سنی است. سنی یعنی کسی که‏ خلیفه بلا فصل را ابوبکر
می‏داند و علی علیه السلام را خلیفه چهارم می‏داند و معتقد نیست که پیغمبر
شخصی را بعد از خود به عنوان خلیفه نصب کرده است‏. می‏گوید پیغمبر کسی را
به خلافت نصب نکرد و مردم هم ابوبکر را انتخاب‏ کردند. سنی برای
امیرالمؤمنین احترام قائل است چون او را خلیفه چهارم و پیشوای چهارم
می‏داند و علی را دوست دارد. ناصبی یعنی کسی که علی را دشمن می‏دارد. سنی
مسلمان است ولی ناصبی کافر است، نجس است. ما با ناصبی نمی‏توانیم معامله
مسلمان بکنیم. حال یک کسی می‏آید می‏گوید این‏ فلسطینیها ناصبی هستند. آن
یکی می‏گوید. این به آن می‏گوید، او هم یک‏ جای دیگر تکرار می‏کند و همین
طور. اگر ناصبی باشند کافرند و در درجه‏ یهودیها قرار می‏گیرند. هیچ فکر
نمی‏کنند که این، حرفی است که یهودیها جعل کرده‏اند. در هر جایی یک حرف
جعل می‏کنند برای اینکه احساس همدردی‏ نسبت به فلسطینیها را از بین ببرند.
می‏دانند مردم ایران شیعه‏اند و شیعه‏ دوستدار علی و معتقد است هر کس دشمن
علی باشد کافر است، برای اینکه‏ احساس همدردی را از بین ببرند، این مطلب
را جعل می‏کنند. در صورتی که‏ ما یکی از سالهایی که مکه رفته بودیم،
فلسطینیها را زیاد می‏دیدیم، یکی‏ از آنها آمد به من گفت: فلان مسأله از
مسائل حج حکمش چیست؟ بعد گفت‏ من شیعه هستم، این رفقایم سنی‏اند. معلوم شد
داخل اینها شیعه هم وجود دارد. بعد خودشان می‏گفتند بین ما شیعه و سنی
هست. شیعه هم زیاد داریم‏. همین لیلا خالد معروف، شیعه است. در
چندین نطق و سخنرانی خودش‏ در مصر گفته من شیعه‏ام. ولی دشمن یهودی یک عده
مزدوری را که دارد، مأمور می‏کند و می‏گوید: شما پخش کنید که اینها
ناصبی‏اند. قرآن دستور داده در این موارد اگر چنین نسبتهایی نسبت به
افرادی که جزو شما هستند و مثل شما شهادتین می‏گویند، شنیدید وظیفه‏تان
چیست.»

و اما اینکه بیشتر مردم فلسطین، پیرو مذهب شافعی هستند و اتفاقا، ابوعبدالله محمدابن ادریس شافعی، رهبر این فرقه، متولد غزه بوده است. در مورد شافعی بودن مردم فلسطین می توانید به این منابع رجوع کنید:

-          "فرهنگ جامع فلسطین"، مجید صفاتاج، موسسه انتشاراتی تجسم خلاق، جلد سوم، صفحات 153 تا 157

-          "الموسوعة المیسرة فی الادیان و مذاهب المعاصرة"، مانع بن حماد الجهنی، جلد 2، ص 124

 

جالب
اینجاست که در میان فرقه های چهار گانه اهل سنت، نزدیک ترین فرقه به تشیع
از نظر علاقه و احترام به اهل بیتو احکام فقهی، همین فرقه شافعی است.
ارادت و علاقه امام شافعی به اهل بیت پیامبر‌‌ چنان بود که بر خی از اهل
سنت او را شیعه پنداشتند و حتی جهت محاکمه به بغداد برده شد
. او
معتقد بود که ارادت به خاندان علی علیه‌السلام را باید علنی و آشکار ساخت
و این پندار باطل را از اذهان دور کرد که رفض را در دوستی علی و فاطمه و
فرزندان آن (سلام الله علیهم اجمعین) دو می‌داند و یا ناصبی‌گری را در دوستی ابوبکر و رمع
.

دلیل
دیگر بر رد ناصبی بودن ایشان اینکه شهری را در فلسطین پیدا نمیکنید که حد
اقل یک مسجد و یا چند مسجد با نام یکی از اهل بیت نداشته باشد، برای نمونه
به چند مورد از مشهور ترین آنها اشاره مینمایم:

مسجد
«الامام علی ابن ابی طالب» واقع در نابلس، مسجد "فاطمة الزهرا" در طولکرم
و یکی دیگر با همین نام در نابلس، مسجد «الحسین بن علی» واقع در نوار غزه
و الخلیل، و مساجد زیادی که اگثرا با نام امیر المومنین یا امام حسین مزین
شده اند.

دلیل
دیگر سخنان محکم رهبران حماس در مورد تشیع است که قبلا به آنها اشاره
کردیم و در اینجا به سخنان ابو سرور، نماینده حماس در ایران در روز عاشوره
و در میدان فلسطین اشاره مینمایم: "در ایام محرم، عاشورایی در غزه بپا شد
که ملت مقاوم فلسطین با توکل به خدا و ایمان خالص خود به پیروزی با خون
خود بر شمشیر یزدیان زمان پیروز شدند
اسرائیل
در مقابل ما به همه سلاح ها مجهز بود ولی در مبارزات تن به تن و خیابانی
در مقابل مقاومت شکست خورد و دلیل آنان هم این بود که آنان از سلاح شهادت
طلبی و الگویی چون امام حسین(ع) بی بهره بودند
. ابوالسرور
خاطرنشان کرد: مردم غزه و فلسطین، شافعی مذهب و دوستدار اهل بیت(ع) هستند
و ناصبی بودن آنان به هیچ وجه صحت ندارد؛ وی عنوان کرد: در فلسطین شهری
نیست که مسجدی به نام امام علی(ع) امام حسین(ع) و فاطمه زهرا(س)
نداشته باشد. مگر می شود کسی مسلمان باشد و اهل بیت رسول الله(ص) را دوست نداشته باشد. ابوالسرور
اظهارداشت: شایعه هایی مثل اینکه مبارزان و مجروحان فلسطینی خون مردم
ایران را قبول نکرده اند، با این اوصاف که به دلیل خیانت برخی کشورها در
بستن گذرگاه ها هیچ خونی از ایران به فلسطین نیامد، کاملاً خنده دار است
."

در آخر به حدیثی اشاره مینمایم، بر لزوم حمایت از فلسطین و مقاومت مردمی اسلامی
حماس همین حدیث کافیست، حضرت رسول که سلام خدا بر او و آل پاکش باد فارق
از هر گونه مرز بندی برای امت خویش فرمودند: «لا تزال طائفه من امتی
ظاهرین علی الحق، لعدوهم قاهرین،لا یضرهم من خالفهم حتی یأتیهم أمر الله
عز و جل و هم کذلک، قالوا یا رسول الله، و أین هم ؟ قال ببیت المقدس و
أکناف بیت المقدس
» یعنی:
«طایفه ای از امت من دائماً به یاری حق شتابانند، دشمن خود را مقهور می
سازند، مخالفانشان نمی توانند به آنان آسیب برسانند و منتظر امر الهی
هستند، سؤال شد یا رسول الله این طایفه کجایند؟ ایشان پاسخ فرمودند، در
بیت المقدس و اطراف آن.»